یادداشت
انتظار میرفت با تغییر رئیس کل بانک مرکزی و انتصاب جدید، شوک مثبتی در بازار ارز ایجاد شود، اما با توجه به تحقق نیافتن این انتظار با انتصاب رئیس کل جدید باید گفت این التهابات به ماهیت سیاستهای کنونی در بازار ارز و به ویژه چند نرخی بودن ارز بر میگردد که در این وضعیت پاسخگو نیست. سیاستهای رئیس کل جدید بانک مرکزی از دو جنبه قابل بحث است؛ اول اینکه لازم است برای این سیاستها یک ضمانت اجرایی وجود داشته باشد و دوم آنکه اگر بازار ثانویهای به وجود میآید، بانک مرکزی قادر به حمایت باشد. در حالی که عرضه ناکافی ارز در بازار ثانویه و نبود پشتوانههای محکم برای اجرای سیاستهای ارزی، مانع تحقق اهداف سیاستهای ارزی شده است. از سویی به این دلیل که ارز هنوز چند نرخی است، فرصت رانت از بین نرفته است و حضور دلالان و کسانی که ایجادکننده این حباب هستند با توجه به بیاعتمادی بهوجودآمده به نظام پولی پررنگتر شده است. البته این از یک طرف جزو اثرات نقدینگی سرگردان هم هست. دلایل دیگر از جمله ایجاد تقاضا برای اربعین نیز به این شرایط دامن زده است. هنوز فرصت حبابیتر شدن و افزایش نرخ ارز از این طریق به دلیل کمبود منابع ارزی و تقاضای اضافی وجود دارد. با توجه به تاثیر منفی افزایش نرخ دلار بر قدرت خرید مردم باید گفت قدرت خرید مردم به طور غیرمستقیم در ارتباط با کالایی که تامین مواد اولیه و تجهیزات آن وابسته به خارج است کاهش پیدا خواهد کرد و در ارتباط با کالایی که کاملا وارداتی است این تاثیر به طور محسوس و به طرز مستقیمی قابل مشاهده است. بنابراین عمده کالای مصرفی مردم دچار فشار تورمی و تغییر قیمتی شده که برای بسیاری از طبقات پاییندست غیرقابل تحمل است. متاسفانه افزایش نرخ ارز و سیر صعودی قیمت آن هیچ کمکی هم به صادرات ما نمیکند، چراکه ظرفیت صادراتی ما به آن اندازه نیست و از طرفی شرکای تجاری خارجی ما نیز از ترس تحریم و مسائلی از این دست، برای پیش قدم شدن واهمه دارند.