علاوه بر این ممکن است مسائل اقتصادی هم در ورشکستگی بانکها بیتاثیر نباشد. ادغام به معنی این است که شرایطی به وجود میآوریم که در آن امکان مدیریت بهتر برای بانک بحرانزده به وجود میآید و ساختار مناسبتر میشود.
بانکها معمولا به دلیل ضعف ساختاری خود و ضعف اجرایی ورشکسته میشوند. علاوه بر این ممکن است مسائل اقتصادی هم در ورشکستگی بانکها بیتاثیر نباشد. ادغام به معنای این است که شرایطی به وجود میآوریم که در آن امکان مدیریت بهتر برای بانک بحرانزده به وجود میآید و ساختار مناسبتر میشود. هدف بانک مرکزی از ادغام بانکها این است که بهرهوری بانک افزایش پیدا کند تا جلوی بحران بانکها و ورشکستگی آنها را بگیرد، اما در مجموع وقتی در نظام بانکی یکپارچگی مالی وجود داشته باشد، بانک مرکزی هم به سمت ادغام خواهد رفت و بازار مالی هم به این سو گرایش پیدا خواهد کرد. بنابراین در یکپارچگیهای مالی که وحدت رویه به وجود میآید، طبیعتا نباید بانکهایی وجود داشته باشند که نظام مالی کشور از عملکرد آنها دچار اغتشاش شود. برای مثال یکسری موسسات مثل موسسات غیرمجاز با عملکرد بد خود نظم موجود را به هم میریزند و به این یکپارچگی آسیب میزنند و همراه با سیستم بانکی نیستند. ادغام بانکها طبیعتا هزینههای بانکهای بزرگتر یا بانکهای کارا را افزایش میدهد، هم هزینه اداری و هم هزینه اجرایی آنها را ، ولی منافعی که از ادغام بانکها به وجود میآید فرصتی را برای بانک کارا به وجود میآورد که خود به خود موجب کاهش هزینههای آن میشود. بانک ها زمانی که ورشکست میشوند، از سویی سپرده گذاران بانکهای ورشکسته به بانک جدید میپیوندند و مشتریان بانک بیشتر میشود. در این صورت جریان مصارف و منابع بانک و گردش مالی بالاتر میرود و بانک به سودآوری میرسد.