به کزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایرنا،آیت الله موحدی کرمانی در خطبه اول نماز جمعه این هفته تهران افزود: از خلیل بن احمد سوال شد راجع به علی (ع) جمله ای بگو، گفت «چه بگویم از کسی که دوستانش از ترس لب فرو بستند و فضایل علی را نگفتند و دشمنانش راجع به کتمان فضایلش تلاش کردند اما در عین حال شرق و غرب عالم را فضایل علی (ع) پر کرده است.»
وی اظهار داشت: عمر بن خطاب از حضرت رسول نقل می کند که شنیدم پیامبر اکرم (ص) فرمود:«اگر تمام هفت آسمان و زمین در یک کفه ترازو قرار بگیرد، و ایمان علی (ع) در کفه دیگر، ایمان او سنگینی می کند.»
آیت الله موحدی کرمانی با بیان وقایع شب نوزدهم ماه مبارک رمضان به ذکر مصیبت امیرالمومنین علی (ع) پرداخت.
امام جمعه موقت تهران با برشمردن فضایل مولا علی (ع) گفت: مرحوم مجلسی می گوید امیرالمومین آن شب مهمان ام کلثوم بود، وی طبقی آورد که در آن دو قرص نان جو، مقداری شیر و کمی نمک بود، امیرالمومنین با دیدن طبق فرمود:« دخترم شیر را بردار و سپس با یک قرص نان جو و نمک افطار کرد.»
وی افزود: امام علی (ع) فرمود «این همان شبی است که به من وعده داده شده» و سوره یاسین را خواند. خدایا مرگ را بر من مبارک گردان، به طرف مسجد رفت، بالای بام اذان گفت، مشغول نماز مستحب در تاریکی شد، تکبیر را گفت، به رکوع رفت، سر از رکوع برداشت، به سجده رفت، سر از سجده برداشت. مجلسی می گوید هنوز امام (ع) تکبیر را بعد از سجده نگفته بود که زمین لرزید. آسمان متلاطم شد، جبرئیل فریاد زد، والله ارکان الهدی، بخدا قسم ستون های هدایت منهدم و ویران شد.
وی اضافه کرد: حضرت را به خانه آوردند، روز نوزدهم حال حضرت برای ملاقات مساعد نبود، مردم به در خانه امیرالمومنین (ع) هجوم آوردند.
امام جمعه موقت تهران ادامه داد: نقل شده چون ضربت مسموم بود، شمشیر به زهر آغشته بود و به دلیل مسمومیت؛ حضرت پیوسته بیهوش می شد، طبیب هم گفته بود شیر به حضرت دهید، نقل کرده اند بچه های یتیم ظرف های شیر را به دست گرفته و برای مولا شیر می آوردند، حضرت اندکی شیر تناول می کرد، مابقی را به فرزندش می داد و به اتاقی اشاره می کرد که ابن ملجم در آنجا بود بدان معنا که بقیه شیر را به ابن ملجم دهید.
موحدی کرمانی سپس این شعر را قرائت کرد که می گوید:
می زند پس لـب او کاسه ی شیر * می کند چشـم اشـارت به اسیر
چه اسیری که همان قاتل اوست * تو خدایی مگر ای دشمن دوست
در جهانی همه شور و همه شر* ها عَلیٌّ بَشَرٌ کیفَ بَشر