شایلی قرایی
بسیاری از شرکتهای سازنده این محصولات، تنها ادعای ساخت کالای ایرانی میکردند و به دلیل سوءاستفاده، بهره گرفتن از تسهیلات و ناآگاهی کاربران تلاش کردند تا اجناس خودشان را عرضه کنند، اما وقتی به شاکله کار آنها نگاه میکنیم، متوجه میشویم که تمام این کالاها ازسوی شرکتهای درجه دو و سه چینی تولید شده و در بهترین حالت در کشورمان بستهبندی یا مونتاژی ساده میشدند. حتی جالب بود که برخی از این شرکتها به قدری ناشی بودند که منوی چینی گوشی را هم نمیتوانستند پاک کنند و ایرادات بسیار زیادی در بستهبندی کالاهایشان مشاهده میشد.
با ادامه یافتن این روند و مشخص شدن این کار که بر اکثریت این روند غلبه داشت، کاربران هم کمکم متوجه این موضوع شدند که نام گوشی ایرانی تنها یک حقه برای برانگیختن احساس وطنپرستانه جهت خرید این کالاهای غالبا بیکیفیت بوده و رسما همان کالای چینی را با اسم وطنی میخریدند.
از آنجایی که اکثر این محصولات تنها یک دستپخت بیکیفیت ازسوی چین بود، برای همین در صورت بروز مشکل، حل کردن آن به امری دشوار بدل میشد. بهخاطر دارم تبلت یکی از دوستانم را که از همین برندهای مثلا ایرانی خریداری کرده بود، بیش از ۵ بار جهت رفع نقص به بخش گارانتی مراجعه کرد و هر بار و پس از مدت کوتاهی، دوباره مشکلی برای دستگاهش ایجاد میشد، به نحوی که سرانجام عطایش را به لقایش بخشید. ایرادات باتری، تاچ دستگاه، لگ زدنهای فراوان و… از ایرادات رایج این محصولات بودند. در واقع با توجه به خرابی بیشتر از حد استاندارد این دستگاهها، ضعف پشتیبانی نمود پیدا کرده و همین امر سبب شد تا پس از مدتی، از خریداران این محصولات تا حد زیادی کاسته شود و گوشیها و تبلتهای به اصطلاح ایرانی، دیگر مشتری سابق را نداشته باشد. شاید تنها نقطهای که این گوشیهای ایرانی قادر به رقابت بودند، همین بحث مربوط به قیمت بود که با ورود برندهایی چون هواوی به بازار، این مزیت هم رنگ باخت. در رده محصولات پرچمدار تقریبا هیچ محصول ایرانی وجود نداشت و گوشیهای میانرده و پایینرده هم رقبای بسیار قدرتمندی را در کنار خود میدیدند که با یک مقایسه سرانگشتی، میتوانستیم رای را به برتری رقبای خارجی بدهیم.
از آنجایی هم که بازار گوشی مانند خودرو قابلیت ایجاد انحصار را ندارد، پس دولت هم نمیتوانست با وضع تعرفههای سنگین یا جلوگیری از ورود محصولات خوب خارجی، فرصتی به این گوشیهای به اصطلاح ایرانی برای رقابت بدهد (که اگر هم میداد شاید وضعیت بازار تلفن همراه هم مانند شرایط اسفناک خودروی کشورمان میشد) و بدین سبب این رقبای قدرتمند، مجالی برای نفس کشیدن به بسیاری از این کالاها را نداده و رای به حذف ایرانیها دادند.
باید درآمدزایی از پتانسیل بالای بازار موبایل را کلید زد
حمید سعیدی، مدیرعامل شرکت تولیدکننده تلفن همراه ایرانی
زمانی صحبتهای بسیاری در رابطه با تولید موبایل ایرانی میشد که در آن زمان چند شرکت هم اعلام کردند که قادر به تولید هستند و نشستهایی نیز برای اطلاعرسانی در این زمینه داشتند. در آن زمان در ایران تعدادی شرکت در زمینه تولید موبایل وارد چرخه صنعت شدند و تلاش بسیار خوبی داشتند، اما به دلیل نبود حمایتها و قاچاق گسترده از ادامه راه بازماندند و تنها یک شرکت توانست به راه پرپیچ و خمی که به تنهایی باید سختیهای آن را به دوش کشید، ادامه دهد.
در حال حاضر تولید موبایل به دلیل اجرای طرح رجیستری میتواند بسیار مقرونبهصرفه باشد، اما باید کالایی تولید شود که به درد مشتری بخورد و خریداران ایرانی که امروز گوشی تلفن همراه به الزام زندگیشان تبدیل شده از آن راضی باشند. به همین جهت و با توجه به فروش بالای تلفنهای میانرده و پرچمدار اندرویدی، باید علاوه بر تداوم تولید موبایلهای کلاسیک ساده و اقتصادی به تولید موبایلهای پرچمدار و میانرده با قیمتی اقتصادی پرداخت. اشتغالزایی و ثروتآفرینی دو فاکتور مهم در راهاندازی خطوط تولید گوشی ایرانی هستند که باید به این فرصتها دقیق توجه داشت و سعی کرد با توجه به پتانسیل بالای بازار موبایل در ایران این درآمدزایی را کلید زد.
بسیاری از این شرکتها در ورطه سقوط قرار گرفتند
مهدی والایی، کارشناس بازار موبایل
موضوع تولید و راهاندازی خطوط تولید موبایل ایرانی زمانی به موضوع روز و بااهمیتی بدل شد که حتی تبلیغات بسیاری نیز در این زمینه در صدا و سیما دیده شد و نشستهای مکرر هم برای اطلاعرسانی برگزار شد، اما متاسفانه این اتفاق به سرعت فروکش کرد و به دلایل مختلف گردانندگان این شرکتها حاضر به ادامه راه نشدند. مسیر رشد این محصولات با همان شتابی که شکل گفت با همان شتاب هم رو به افول گذاشت و با توجه به وجود رقبای بسیار قدرتمند و عدم حمایت از تولید گوشی ایرانی شاهد هستیم که کسی دیگر یادش هم نمیآید روزی اهداف بلندمدتی برای تولید این محصول وجود داشت. بسیاری از این شرکتها در ورطه سقوط قرار گرفتند یا آنکه تصمیم گرفتند با توجه به زیاد شدن شکایات و ناتوانی در پشتیبانی صحیح، خودشان از بازار کنارهگیری کنند.
سرعت رشد در صنعت آیتی و بهخصوص بخشی چون تلفن همراه به قدری بالاست که شما وقتی یک محصول دو یا سه سال پیش را نگاه میکنید، آثار کهنگی به خوبی در چهرهاش نمایان است. پرچمداران کمپانیها به سرعت در حال رشد هستند و آن چیزی که امروز یک ویژگی ممتاز محسوب میشود، فردا تبدیل به استانداردی برای محصولات میانرده خواهد شد. گوشیهای ایرانی هم با توجه به آنکه واحدهای تحقیق و توسعه مشخصی نداشته و قاعدتا بودجه چنین کاری را هم در اختیار ندارند، پس از این قافله جا ماندند و با شتاب گرفتن هرچه بیشتر فناوری، این جا ماندن بیشتر نمود پیدا کرده و خیلی از آنها بهدرستی فهمیدند در صنعتی که بسیاری از کشورهای بزرگ و توسعهیافته واردش نمیشوند، به صرف داشتن چند پلن کوتاهمدت یا خیالپردازیهای الکی، نمیتوان به موفقیت رسید و باید کار را به کاردان سپرده و سرمایه را در جایی بهکار گرفت که از آن بازده مناسبی حاصل شود.