چکیده
با عبور از نسل اول و دوم دانشگاه ها که به ترتیب دانشگاه های آموزش محور و پژوهش محور نامیده می شوند، نسل سوم تحت عنوان دانشگاه کارآفرینی معرفی گردیده است. دانشگاه کارآفرین در این پژوهش، دانشگاهی دانست که سه وظیفه مهم حفاظت و نشر دانش بشری، پژوهش و بسترسازی برای نقش آفرینی دانشگاه در توسعه اقتصادی و اجتماعی را در محیط متلاطم خود بر عهده دارد و از این جهت، حرکت دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران به سوی چنین تحولی، امری بسیار مهم و حیاتی است. لذا در این پژوهش دو هدف دنبال می شود؛ ابتدا مولفه های کلیدی در ساختار دانشگاه کارآفرین شناسایی می گردد، و سپس این مولفه ها با توجه به نظام جمهوری اسلامی ایران اولویت بندی می شود. پژوهش حاضر به روش کیفی انجام گرفته است، پژوهشگران پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، با استفاده از روش دلفی در سه دور به شناسایی ابعاد ساختاری موثر بر ساختار دانشگاه کارآفرین پرداختند، سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) که یکی از مهم ترین روش های اولویت بندی است، مولفه ها رتبه بندی گردید. ابعاد ساختاری شناسایی شده پس از اجرای دلفی و رتبه بندی تحلیل سلسله مراتبی، به ترتیب عبارت اند از: ترکیب، استقلال، حرفه ای گرایی، پیچیدگی، تمرکز و رسمیت. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که به منظور تحقق دانشگاه کارآفرین، می بایست تغییرات ساختاری گسترده در نظام آموزش عالی به ویژه در ابعاد استقلال، ترکیب و حرفه ای گرایی صورت گیرد، زیرا محیط ساختاری دانشگاه کارآفرین باید مشوق فضای خلاقیت و هم افزایی باشد. همچنین نقش ترکیبی رهبر که از مولفه های ترکیب و استقلال محسوب می شوند، از جمله تاثیرگذارترین مولفه های موثر در ساختار مذکور هستند.
کلیدواژگان: دانشگاه، دانشگاه کارآفرین، ابعاد ساختاری، روش دلفی، تحلیل سلسله مراتبی.
برای مشاهده کامل مقاله اینجا کلیک کنید.