سرمقاله
متاسفانه نظام مالیاتی سنتی را دارا هستیم که شرایط نامناسبی را نیز رقم زده است. به طورکل کسری بودجه صرف نظر از میزان مالیاتی که اخذ می شود، با افزایش میزان مالیات ترمیم خواهد شد و دیگر نیاز به فروش یک قطره از نفت و یک مترمکعب گاز کشور نخواهد بود. با توجه به گستردگی فرار مالیاتی در ایران، اگر دامنه اصلاح پوشش مالیاتی افزایش پیدا کند، قطعاً منابع خوبی در اختیار بودجه کشور قرار میگیرد. قاطعیت دولت در اخذ مالیات میتواند منجر به پایان یافتن یا سرکوب هرچه بیشتر فعالیتهای غیرمولد در کشور شود.
اگر از حجم عظیم اقتصاد مالیات گرفته شود قطعا دولت از این روش درآمد بالایی کسب می کند بخصوص در عایدی سرمایه ها اگر از فعالیت های سوداگری مالیات گرفته شود آن زمان نیازی به درآمدهای نفتی نخواهیم داشت گویی فروش نفت یک قطره از دریای درآمدی است که از فرار مالیاتی برای کشور ایجاد می شود به همین خاطر شاید اصلا نیازی به فروش نفت و گاز نداشته باشیم و می توانیم درآمدهای حاصل از فروش انرژی را در زیر ساخت ها و توسعه کشور برای بلند مدت سرمایه گذاری کنیم.
متاسفانه در ایران شاهد حجم بالایی از فعالیت های سوداگرانه هستیم، فعالیت هایی که مالیاتی پرداخت نمی کنند در حالی که در تمام دنیا بابت فعالیت های سوداگرانه مالیات بر عایدی سرمایه گرفته می شود بنابراین برای اینکه مانع این موضوع شویم که فعالیتهای سوداگرانه مانع پیشرفت فعالیت های مولد شوند حتما باید پایه مالیاتی مالیات بر عایدی سرمایه به اجرا گذاشته شود.
در این موضوع شکی وجود ندارد که در برخی از پایههای مالیاتی به شدت نیازمند تجدیدنظر هستیم. اصلاح ضرایب مالیاتی نیز بسیار حائز اهمیت است. البته این موضوع مهم را باید مدنظر داشته باشیم که نباید تولید کشور را تحت فشارهای مالیاتی قرار دهیم و تولید را مشمول اخذ ضرایب تصاعدی مالیاتی کنیم؛ چرا که به نفع اقتصادی نیست که تولید باید در آن رونق بگیرد.