سرمقاله
در حال حاضر دولت باید تمرکز و منابع خود را بر پرداخت تسهیلات ساخت مسکن در کشور قرار دهد تا شاهد رونق و افزایش تولید در این حوزه باشیم.
بافت های فرسوده به یکی از معضلات شهری در بیشتر کلان شهرها تبدیل شده است. اما تاکنون مدلی جامع و الگویی مدون برای احیای این بافت ها ارایه نشده است. عدم توجه کافی و همت لازم برای رفع اساسی این معضل شهرهای بزرگ موجب تداوم بسیاری از مشکلات شهری همچون ترافیک، کمبود امکانات و خدمات رفاهی شهری، تنگی معابر، آسیب های اجتماعی و فرهنگی شده است.
در صورت ادامه این سیاستهای ناکارآمد هیچ وقت شاهد احیای بافت های فرسوده نخواهیم بود و چه بسا این روش های متداول برای احیا در آینده، خود باعث بوجود آمدن بسیاری از مشکلات دیگر شود. ساخت مسکن باید به شکل یک بسته سرمایه گذاری دیده شود تا جذابیت بیشتری برای بخش خصوصی پیدا کند. نباید صرفا به ساخت مسکن اشاره کرد. بلکه باید عنوان نمود که چه فرصت های سرمایه گذاری دیگری برای بخش خصوصی به وجود می آید.
در صورتی که این فرصت ها به شکل دقیقی محاسبه و عنوان شوند، می تواند علاوه بر ساخت مسکن، هزینه های ساخت را نیز کاهش داد. در صورتی میتوان مشکل مسکن را از زمینهای اطراف تأمین کرد که بافتهای فرسوده را به جای اینکه تجمیع خانهای کنیم تجمیع کوچهها را داشته باشیم و کوچهها را تبدیل به شهرک کنیم.
به جای تجمیع خانهها و طرحهای نقطهای بهتر است که کوچهها با هم تجمیع شوند به طور مثال چند کوچه تخریب شود و شهرک سازی شود. تا مشکل بافتهای فرسوده برطرف شود در غیر این صورت تراکم بخشیدن یا تخفیف در پرداخت عوارض راهکارهای مناسبی برای جبران کمبود مسکن نیست.
لازم است در طرح ساماندهی بافت های فرسوده از نظر ویژگی های سازه ای و شهرسازی و همچنین توجه به معماری ایرانی اسلامی در روش های موجود برای احیای بافت های فرسوده تجدید نظر شود و از تجربیات موفق جهانی که بر پایه روش مشارکت بین ساکنان این بافتها و دولتهای محلی بنا شده و در سالهای گذشته در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفته است، بهره گرفت.