سرمقاله
بانکها با مشکلات شدید نقدینگی دست وپنجه نرم میکنند. بخشی از این اتفاق به دلیل معوقات بانکی، یعنی بدهی وامگیرندگان- مردم و دولت- به نظام بانکی است. یکی از وظایف دولت این است با ابزارهایی که در دست دارد کنترل نقدینگی را به دست بگیرد، همچنین با انتشار اوراق قرضه و دادن بهره مناسبی به این اوراق که میتواند سه ساله یا یکساله باشد، به هدایت منابع به سمت و سوی درست کمک کند. لازم به ذکر است که اقتصاد ایران به شدت نیازمند شفافیت است و بی تردید مالیات ستانی از درآمدهای مشکوک و یا غیر مولد در اقتصاد میتواند نقطه عطفی برای اقتصاد باشد.
بانکها باید سود کنند. به همین دلیل در واحدهایی سرمایهگذاری میکنند که از بازگشت سرمایه و سود خود اطمینان داشته باشند. فشار به بانکها برای حل مشکلات واحدهای تولیدی هم چارهساز نیست. به همین دلیل دولت باید به فکر راه چاره دیگری باشد.
همچنین ما ناچار به پذیرش سرمایه گذار خارجی هستیم. به این دلیل که برای گذار از شرایطی که در آن هستیم به سرمایه نیاز داریم و این سرمایه را اقتصاد خود کشور به تنهایی نمی تواند تأمین کند. برای این موارد ما باید برنامه و پروژه داشته باشیم، باید جذابیت شرایط سرمایه گذاری را نشان دهیم تا سرمایه گذار با رغبت به سمت ما بیاید.
در این بین هیچ وقت بازار سرمایه نقش لازم را برای حمایت از تولید ایفا نکرده است. عمده حمایت از تولید به سمت بازار پول رفته است، بورس را در این چند روزه نگاه کنید، همین که قیمت دلار بالا میرود، ریزش دارد. دلیل آن نیز واضح است چون مردم سهام خود را در بورس فروخته و اقدام به خرید دلار میکنند، چرا که بازده دلار بهتر از سود بازار سرمایه است. همین که دلار تثبیت یا نزولی میشود شاخص بورس بالا میرود. بازار سرمایهای که متاثر از بازار پول باشد، نمیتواند استقلال عمل داشته باشد، بازار سرمایه باید نقش خود را تعریف و جایگاه پیدا کند، بنابراین تمام بار حمایت از تولید به عهده نظام پولی است.