سرمقاله
جذب سرمایهگذاری یکی از اساسیترین مولفههای توسعه بازار کار است و بدون دسترسی به منابع مالی نمیتوان کار اساسی در حوزه اشتغالزایی انجام داد. سرمایههای خارجی و داخلی باید به سرعت جذب و در راستای ایجاد زمینهها و مشوقهای لازم برای حضور بخش خصوصی در عرصه اشتغالزایی خصوصا اشتغالزایی از طریق توسعه تولید به کار گرفته شود. دولت باید در بازار کار تحرک بخشی ایجاد کند. بستههای سیاستی روی کاغذ میمانند و نمیتوانند در وضعیت فعلی اثرگذار باشند بنابر این از دولت انتظار می رود که یک برنامه مشخص و عملیاتی برای افزایش تحرک بازار کار تدوین و ارائه کند. هم اکنون نیازهایی داریم که وزارت کار میتواند آنها را پوشش دهد. مثلا از توان تعاونیها به دلیل مقرون به صرفه و کم هزینه بودن استفاده کند ولی به این بخش توجه نمیکند دولت نیز باید ارتقای ظرفیت بنگاه های موجود را در دستور کار قرار بدهد و کمک های فنی و اعتباری در اختیار بنگاه ها بگذارد تا بخشی از نیروی کار جذب شوند.
از سوی دیگر دولت می بایست برای اشتغال زنان ظرفیتسازی کند. دولت باید یک تغییر نگرش جدی در جامعه برای اشتغال زنان ایجاد و زنان را همپای مردان به عنوان کارجو معرفی کند. چرا که زنان هم مانند مردان حق کار دارند و به دلایل متعدد از جمله کسب مهارت ها باید کار کنند.
باید فرصتسازی برای حضور زنان در بازار کار افزایش یابد و دولت در کنار مردان، کارجویان زن را هم در نظر داشته باشد و زنان به عنوان کارجویانی ماهر علاوه بر بخش خدمات، در بخشهای صنعت و کشاورزی هم جذب شوند.
بخش دولتی اقتصاد شامل صنایع نفت و گاز و خودرو و فولادسازی و… اشباع شده است. یکی از مهمترین راهکارهای ایجاد اشتغال پایدار کمک به شکلگیری بنگاههای کوچک و متوسط است. در این زمینه دولت میتواند با سرمایهگذاریهای زیرساختی و ایجاد مشوقهای لازم زمینه جذب سرمایههای مردم و همچنین سرمایههای خارجی در حوزههای تولیدی فراهم کند و از این طریق به ایجاد اشتغال کمک کند. برای این سرمایهگذاری زیرساختی و ایجاد مشوقهای مورد نظر هم دولت قاعدتا باید به منابع مالی دسترسی داشته باشد.