سرمقاله
قیمت مسکن طی سال های اخیر به شکل فزاینده ای افزایش یافته است. افزایش قیمت مسکن تا اندازه ای بوده که حمایت های دولت در هر تاثر چندانی در بهبود وضعیت نداشته است. وام ها و تسهیلاتی هم که در قالب ودیعه مسکن پرداخت می شود به تمام افراد نیازمند نرسیده و و آن تاثیری که باید را در قشر نیازمند نداشته است. به عبارتی تورم در بخش مسکن منجر به کاهش تاثیرگذاری حمایت های دولتی شده است.
بخش کارگری در تامین مسکن مشکلات زیادی دارد. جمعیت کثیری از این قشر مستأجر هستند. در کشورهای خارجی خانه های اجاره ای وجود دارد که برای دولت است و دولت آنها را با قیمت پایین در اختیار مردم قرار می دهد که آنها فشارمالی عمده ای را احساس نکنند. این اتفاق را در ایران شاهد نیستیم. تورم بسیار زیاد در حوزه مسکن کار را برای کارگران سخت کرده است. متأسفانه تورم مسکن اینقدر بالاست که بخش زیادی از درآمد کارگران صرف اجاره بها می شود.
متأسفانه اکنون با همین روندی که وجود دارد، نگران هستیم با ادامه کاهش قدرت خرید، این جامعه تبدیل به یک جامعه فقیر بزرگ بشود. خانوادههای کارگری روزبهروز از قدرت خریدشان کاسته میشود. دولت تلاش کرده هر سال دستمزدها را بیش از نرخ تورم بالا ببرد اما در مجموع بهبودی در قدرت خرید کارگرها ندیدهایم. چون قدرت خرید به عوامل متعددی وابسته است و مثلاً ما در کشور تورم پنهان داریم. به همین دلیل افزایش قدرت خرید و بهبود معیشت کارگران، دومین مسئله مهم است.
در سالهای اخیر بازار کار دچار محدودیت و کوچک شدن شده و تعداد بیکاران افزایش پیدا کرده است. در این وضع چون عرضه و تقاضا متعادل نیست امنیت شغلی کارگران نسبت به گذشته به خطر افتاده است. پس ایجاد امنیت شغلی برای کارگران اولویت اول است.