سرمقاله
بین تولید و صنعت بانکداری، همیشه ارتباط مستقیم بوده و تولید ما همواره بر مدار تسهیلات بانکی در حرکت بوده است. عده ای تصور میکنند اگر دولت سیاستهای پرداخت تسهیلات را به بخش تولید هدایت کنند، ایده خوبی است اما نکاتی در این رابطه وجود دارد. صنعت بانکداری خود صنعتی است که جزیی از تولید است و باید به بازده برسد. طبیعتا صنعت بانکداری هم در بحث پرداخت تسهیلات انتظار دریافت سود دارد. بنابراین، در صنعت بانکداری ایران، بانکها باید به نحوی فعالیت کنند که هزینه تولید آنها کاهش یابد و محصولات تولیدی بانکها با کمترین قیمت به دست
تولیدکننده برسد.
نظام بانکداری زائده ابزاری است که غربیها طراحی کردند و گریزی از آن نیست اما این به آن معنا نیست که هرکاری آنها انجام میدهند، ما نیز عملی کنیم؛ بنابراین، باید نظام بانکداری اصلاح شود. بانک در نظام اقتصاد اسلامی، یک وکیل است و در این نظام ما بازار پول نداریم زیرا پول هویت ندارد و سایه پیکر کالاست که با ایجاد هر واحد کالا یک واحد پول خلق شود. اگر حاشیه سود تعیینی در بانکها حذف شده و سود از دل سرمایه بیرون آید، تسهیلات دستوری نیز با سود پرداخت
نخواهد شد.
مشکل اقتصاد ما این است که ما بحث گرانی و تورم را نخست به دو شاخه دوگانه تقسیم نمیکنیم. موجی از این ترس به وجود آمده که فردا همه چیز از امروز گرانتر خواهد شد. باید دقت کرد که تورم یک پدیده رفتاری است و حجم نقدینگی هیچ اثری روی تورم نخواهد داشت؛ بنابراین، باید موتورهای محرک این رفتارها را شناسایی کرد. در یک کلام میتوانم بگویم این بخش غیرمولد است که نرخگذار اقتصاد
شده است.