سرمقاله
برای تحقق رشد تولید و افزایش درآمد ملی باید سرمایهگذاری را در کشور افزایش داد. افزایش سرمایهگذاری در کشور بدون ورود بخش خصوصی داخلی و خارجی قوی امکانپذیر نیست. درواقع باید پذیرفت دولت به تنهایی در تأمین مالی پروژهها شکست خواهد خورد و با توجه به محدودیتهای ارزی که با آن مواجه است و با توجه به افزایش هزینهها، لاجرم استفاده از ظرفیت بخش خصوصی در تأمین مالی پروژهها امری مهم و ضروری به شمار میرود. اگر اقدام مؤثر و قاطعی در زمینه سرمایهگذاری خارجی و داخلی صورت نپذیرد رشد تولید اتفاق نمیافتد. امروز آمار رسمی وضعیت نامطلوب تولید را نشان میدهد. مثلاً در مقاطعی دو یا سه درصد رشد تولید داشتهایم و حتی گاهی اوقات صفر و منفی بوده است.
در این زمینه استفاده از ظرفیت بازار سرمایه به نوعی مغفول مانده است. در صورتی که باید از این پتانسیل بیشترین بهرهبرداری ممکن صورت گیرد. بر اساس آمارهای رسمی بهرغم اینکه تأمین مالی از بورس چهار برابر شده، اما در واقع سهم سهدرصدی آن به ۱۲ درصد رسیده است. در حالی که هنوز نزدیک به ۸۸ درصد نیازهای مالی و تأمین سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی و اقتصادی را بانکها تأمین میکنند. بنابراین این کار نیاز به یک برنامهریزی عملی و مناسب دارد تا بتوان از ظرفیت بازار سرمایه بهنحواحسن بهرهبردای لازم را کرد.
امروزه در تمامی کشورهای دنیا بازار سرمایه با توجه به مزایایی که دارد، گزینه اول تأمین مالی است. برای بررسی ظرفیتهای بازار سرمایه در وهله اول باید به مفهوم تأمین مالی در این زمینه بپردازیم. بر این اساس به فرایندی که به دنبال ایجاد، جمعآوری و افزایش منابع مالی یا سرمایهای برای هر نوع مخارج است، تأمین مالی گفته میشود.
هدف از تأمین مالی، سرمایهگذاری بلندمدت، تحقق سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی یک بنگاه تولیدی است. طبیعتاً ویژگیهایی که به عنوان هدف تأمین مالی ذکر شد، همگی ظرفیتهایی هستند که بازار سرمایه از آن برخوردار است. با توجه به این موضوع، بازار سرمایه بهترین گزینه برای تأمین مالی بخش تولید کشور قلمداد میشود.