سرمقاله
در حال حاضر مشکل اصلی کشور ما نظام توزیع است. اگر دولت بتواند با طراحی سامانه های رصد کالا از مبدا تا مقصد، طراحی سامانه های نقل و انتقال پولی و تراکنش ها از فراران مالیاتی، نظام توزیع را اصلاح کند، می تواند در این شرایط به وجود آمده وضعیت یارانه رسانی به مصرف کننده را به صورت کامل حفظ و امکان قاچاق را به شدت کاهش دهد.
گاهی کالاها مصرفی نهایی اند که واردات این کالاها به ضرر تولید داخلی است و منجر به انحراف الگوی مصرف می شود. گاهی کالاها سرمایه ای یا جزء مواد اولیه است که این دو حالت دارد؛ اگر مشابه داخلی وجود دارد که واردات آن به ضرر تولید داخلی است و اگر مشابه تولید داخلی وجود ندارد؛ سؤال این است که چرا روی تولید مشابه داخلی این کالاها سرمایه گذاری نمی شود؟ باید به گونه ای حمایت شود تا این کالاها در داخل کشور و به عنوان رقیب و بدیل تولید شوند. بنابراین بی برنامگی در واردات ضررهای متعددی به صادرات، تولید و الگوی مصرف وارد می کند. ما اگر تاریخ دو، سه قرن گذشته اقتصاد را بررسی و مرور کنیم، پیشرفته ترین کشورها، محکم ترین برنامه های حمایتی را برای خودشان رقم زده اند. اروپا با توصیه های دانشمندشان به نام فردریک لیست، بیش از ۲۰۰ سال است که از صنایع خودشان حمایت می کنند؛ آمریکا نیز همین طور است و کاملا از صنایع داخلی خود حمایت می کند.
عامل انسانی عامل موثر نهایی در قاچاق است.هر کاری به افراد انجام دهنده آن وابسته است و هرجا افراد صالحی باشند این اتفاق نمیافتد. عملکرد برخی از سازمان ها عملا به قاچاق کالا کمک میکند و قاچاق از مبادی رسمیو غیر رسمیصورت میگیرد. باید مسئولان دولتی مدیریت جهادی داشته باشند. برخی مدیران دولتی مدیر نیستند بلکه اشغالگران پستها و طالبان ثروت و قدرتی هستند که حاکم شدهاند. وقتی افراد سوپر میلیاردر قدرت را در دست دارند، معلوم است که برخی زیر دستها برایشان اهمیت ندارد که افراد صالحی باشند. مشکلات قاچاق در کشور ریشهای است. «الناس علی دین ملوکهم». وقتی برخی مسئولان در خانههای میلیاردی زندگی کنند، چه انتظاری میتوان داشت که افراد پایین دست آدمهای دلسوزی باشند.هر روز اوضاع بدتر میشود.