سرمقاله
آمارهای ارایه شده در رابطه با کاهش نرخ بیکاری و افزایش اشتغال نیازمند ارایه مدارک کافی است. مستندات تحقق این اتفاق باید ارایه شود. اینکه دولت بگوید کاهش نرخ بیکاری تحقق یافته بدون مراجعه به مستندات و شواهد غیرقابل قبول است. امروز نرخ بیکاری به طور حتم دو رقمی است. دولت اگر مستندی در خصوص ایجاد اشتغال دارد، باید مطرح کند که در کجا و چه اندازه شغل ایجاد شده است. در تمامی دلتها سعی شده کاهش نرخ بیکاری تحقق پیدا کند. ولی به دلایل زیادی این اتفاق مهم نیفتاده است. شرایط اقتصادی مناسب کاهش نرخ بیکاری نیست. در تمامی دولتها شاهد بوده و هستیم که تلاش بر این است که در زمینه اشتغال کارنامه مثبتی ارایه شود.
در شرایط فعلی نیز اتفاق جدیدی نیفتاده و این آمارهای اشتغال زایی نیازمند راستی آزمایی است. درست است در دو سه ماه گذشته برخی از شاخصهای اقتصادی نسبت به فصل گذشته یا سال گذشته بهبود پیدا کرده، اما به معنای این نیست که ظرفیتهای جدیدی در اقتصاد ایران ایجاد شده است. بنابراین شغل زیادی نیز ایجاد نشده و نرخ بیکاری تغییر چندانی نداشته است.
باید ظرفیت های اشتغال را در کشور بالا برد. یعنی نرخ بیکاری را کاهش داد تا بازار کار توسعه یابد. وقتی بیکاری کاهش یابد، ناخودآگاه پایداری امنیت شغلی بیشتر میشود. به وجود آوردن چنین شرایطی در گرو این است بخش خصوصی گسترش یابد. همچنین باید قراردادهای شفاهی حذف و همه قراردادها کتبی شود که این روند به تنظیم روابط کار در کشور کمک میکند.
دولتها باید برای رونق اقتصادی کشور نقش تسهیلگری را میان کارگر و کارفرما ایفا کنند تا کارگر با تولید مقرون به صرفه اقتصادی و رقابتی به همراه ابزار کاری که کارفرما آماده میکند، رونق اقتصادی را رقم بزنند. در شرایطی که کشور با تحریمهای ظالمانه مواجه است، راه نجات اقتصاد کشور توجه به تولید داخلی است. هرچه تولید داخل افزایش یابد، کالا و خدمات ایرانی نیز رونق خواهد یافت و به همراه آن اشتغال، سرمایه اجتماعی و نیروی کار تقویت خواهد شد.