سرمقاله
طبق قانون اساسی دولت وظیفه دارد برای متقاضیانی که در سن اشتغال قرار دارند شغل ایجاد کند. اخیرا اعلام شد که زیرساخت اشتغال در کشور فراهم است. زمانی میتوانیم بگوییم زیرساخت اشتغال فراهم است که واردات و ایجاد فناوری، مواد اولیه و تخصیص ارز به راحتی انجام شود. اما رتبه سهولت کسبوکار ایران نشان میدهد کارنامه قابل قبولی در این زمینه نداریم. رتبه ۱۴۷ نشانگر این است که زیرساختهای اشتغال فراهم نیست. با شعار حمایت از تولید، اشتغال ایجاد نمیشود. زمانی که بحث افزایش مناطق آزاد مطرح شد صادقانه اعلام کردیم که این کار به نفع کشور نیست و واردات افزایش مییابد. اما با هفت منطقهای که ایجاد شد و ظاهرا قصد افزایش بیشتر آن هم وجود دارد، این مناطق تبدیل به یک سکوی واردات شدهاند و به تولید کشور آسیب زدند. اگر مناطق آزاد نقش اصلی که با هدف صادرات ایجاد شدند را انجام میدادند اکنون تعداد بیکاران بسیار کمتر بود.
شاید بهتر باشد جلوی عوامل ضد اشتغال را در کشور بگیریم. به وفور میبینم نخبگانی که مهاجرت میکنند. این افراد روزانه میروند و ما شاهد هستیم نخبگان کشور از دست می روند. وقتی شایستهسالاری در کشور وجود ندارد، افراد شایسته، کشور را ترک میکنند و در نهایت مجبور میشویم سراغ افراد درجه دو برویم. اگر موانع سرمایهگذاری رفع نشود، این وعدهها تنها در حد وعده میماند. یک میلیون شغلی که وعده ایجاد آن داده میشود در صورت تحقق رشد اقتصادی بالا محقق میشود. در صورتی که اقتصاد کشور با رشد بالا مواجه شود میتوان امیدوار بود که قسمتی از شغلهای موجود هم حفظ شود. مردم جامعه با شاخصهای آماری زندگی نمیکنند و هر آنچه را که از نزدیک لمس میکنند واقعیت میدانند. بنابراین آمارها باید نمودی داشته باشد تا بگوییم بیکاری تک رقمی می شود. متاسفانه بیکاری موجب میشود کارگران هر شرایطی را برای کار کردن بپذیرند. بیکاری و تامین معاش خواسته اصلی کارگران است و در این زمان حتی حاضر میشوند امنیت شغلی خود را نادیده بگیرند که این خود ناشی از نبود کار در بازار کار است.