سرمقاله
همانگونه که بارها تاکید کرده ایم بازار ارز و سکه در ایران متاثر از مذاکرات و فضای سیاسی است. اینکه تصور شود فقط مسائل اقتصادی در کاهش نرخ ارز و ریزش آن به چند کانال پایین تر موثر بوده است کمی از واقعیت به دور است. هرچند ارتباطاتی که در چند ماه اخیر برقرار شده از جمله رابطه با صندوق بین امکللی پول، بانک جهانی، افزایش صادرات و برگشت پول های ایران که در کشورهای دیگر بلوکه شده بود، کمک موثری به کاهش نرخ ارز کرده است.
آن چیزی که مهم بوده و اتفاق افتاده این است که پیام هایی که پادشاه عمان حامل آنها بوده و به ایران رساند و پس از آن نیز نظرات ایران را منتقل کرد به نتیجه رسیده است. نتیجه آن را در گزارش پایانی شورای حکام یا آژانس بین المللی دیدیم که قطع نامه ای علیه ایران صادر نشد.
این اولین موفقیت بزرگ ایران بود. چراکه بسیاری به دنبال این بودند که حداقل یک قطع نامه شدیداللحن علیه ایران صادر شود. قبل از آن هم توافقاتی که ایران با آژانس انجام داده بود مبنی بر اینکه برای بکارگیری دوربین ها مانعی وجود ندارد و پرونده هایی نیز بسته شد، نشان از این است که یک رابطه مثبت دو طرفه میان ایران و آژانس برقرار شده است.
اما مهم تر از همه دیدار رهبر انقلاب با کارشناسان هسته ای بود. مطلب مهمی که ایشان اعلام کردند این بود که توافق اشکالی ندارد ولی زیرساخت ها باقی بماند. پیام دوم ایشان این بود که ارتباط با آژانس در هر شرایطی باید حفظ شود. پیام دوم پیام مهمی بود. پیام سوم ایشان نیز این بود که ایران به دنبال تولید بمب نیست که اگر بود کسی نمی توانست جلوی ایران را بگیرد.
تمامی این موارد زیرمجموعه همان شعار نرمش قهرمانانه است که در سالی که برجام آغاز شد گفته شد. ارتباطاتی که هم در نیویورک بین سفیر ایران و رابرت مالی برقرار شد و ارتباطات دیگری هنوز بیان نشده اند، همگی می تواند در کاهش نرخ ارز اثرگذار باشد. مجموعه این اتفاقات حتی می تواند به کاهش بیشتر نرخ ارز منجر شود.