سرمقاله
هر میزان و به هر مبلغی که به ساخت و ساز توجه و کمک شود انبوه سازان از آن استقبال می کنند و باید آنرا به فال نیک گرفت. ساخت مسکن نیاز به حمایت دارد. بخش خصوصی توان خوبی برای تولید مسکن دارد اما باید به نیازهای این بخش پاسخ داده شود. راهکارهایی که می تواند تولید را افزایش دهد باید اتخاذ شود. در شرایط فعلی عرضه با تقاضا متناسب نیست و تولید واحدهای مسکونی باید سرعت بگیرد. هر اندازه به انباشت تقاضا اضافه شود شرایط بازار سخت تر خواهد شد.
افزایش وام ساخت مسکن هم مورد استقبال سازندگان و انبوه سازان قرار دارد. اما باید شرایط اعطا و نرخ سود آن تسهیل شود. تا دسترسی به آن سخت نباشد. بانک ها موظف هستند ۲۰ درصد از میزان تسهیلات خود را به بخش مسکن اختصاص دهند. تاکنون هیچ یک از بانک ها به جز بانک مسکن با پرداخت این میزان تسهیلات موافقت نکرده و یا پرداخت نکرده اند و در این زمینه بانک ها عملکرد قابل قبولی نداشته اند.
ساخت و ساز در رکود قرار دارد. در سالهای اخیر ساخت و ساز بخش خصوصی حدود ۴۰۰ هزار واحد مسکونی است که هماکنون نیز با مقداری شدت و ضعف، همین مقدار تولید میشود. آنچه دولت باید انجام میداد اضافه کردن ۶۰۰ هزار واحد به این عدد بود تا تولید سالانه مسکن به یک میلیون برسد اما در ۱.۵ سال گذشته، بستر و شرایط افزایش ساخت و ساز فراهم نشد.
این در حالی است که نهادههای ساختمانی وقتی افزایش مییابد، قیمت مسکن بیشتر میشود. ولی قدرت خرید خانوارها مرتباً کاهش مییابد. بنابراین انبوه ساز امکان فروش محصول خود را ندارد. به خصوص که خود انبوه ساز هم مجبور است مصالح و زمین را گرانتر خریداری کند و باید نقدینگی بیشتری تأمین کند. اما در مقابل با ناکامی در فروش واحدهایی که ساخته است مواجه میشود.
به نظر می رسد راهکار ایجاد آرامش در بازار مسکن را کنترل تورم است. به دلیل رشد قیمت مسکن از حدود ۱۰ سال قبل تقاضای واقعی امکان ورود به بازار نداشته و هماکنون نیز ندارد. عموما تقاضاهایی که در هر مقطعی ایجاد شده سرمایهای بوده است. این سرمایه کاذب به هر حال وجود دارد و تعیینکننده قیمت است. اگر تقاضای واقعی هم به بازار بیاید افزایش قیمت تشدید میشود.