سرمقاله
هر ساز و کار و سیاستی که منجر به ایجاد اشتغال شود حائز اهمیت بسیاری است. برای حمایت از اشتغالزایی می بایست نیازهای این بخش به صورت دقیق و با هدفگذاری شناسایی شود. بیکاری معضلی است که اقتصاد را تهدید می کند. باید به صورت مسنجم تمامی دستگاه های مرتبط به تحقق هدف ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری کمک کنند. اشتغال از مولفه های بازار مصرف، واردات، هزینه های تولید و… تاثیر می پذیرد. بنابراین نیازمند توجه ویژه است. دولت برای اشتغال پایدار باید هزینه کند. استفاده از هر سازوکاری که منجر به رونق اشتغال شود بایداز آن استقبال کرد. باید به تولید توجه کرد. اشتغالزایی با رونق تولید تحقق پیدا می کند. تأمین هزینههای لازم برای ایجاد یک شغل پایدار بسیار بالاست. بنابراین لازم است دولت در این رابطه چاره اندیشی کند.
به صورت طبیعی چارهای جز توسعه بازار کار نداریم؛ توسعه بازار کار میسر نیست جز اینکه با سرمایهگذاری و طرح و برنامه اتفاق بیفتد. ما حتما برای اینکه طرحی را در بازار کار برای توسعه بازار کار ایجاد کنیم، باید ابزار آن را فراهم کنیم. یکی از اساسیترین ابزارها برای توسعه بازار کار و ایجاد طرحهای اشتغالزا، سرمایهگذاری است.
تدبیر و چاره اندیشی در خصوص بسترسازی برای تحقق همزمان ارتقاء سطح دستمزد نیروی کار، کنترل شاخص نرخ تورم برای عدم اثرگذاری آن در رشد دستمزدها و افزایش قدرت خرید نیروی کار که به صورت زنجیروار به همدیگر متصل بوده و اثرگذار چندوجهی دارند می توانند شرایطی را برای ارتقاء سطح رفاه جامعه و نیروی کار نیروی کار فراهم کنند و این مهم در قالب جلوگیری از مهاجرت نیروی کار اثربخشی بالایی خواهد داشت.
از اهداف مهم اقتصادی و اجتماعی دولت ها حمایت و پشتیبانی از نیروی کار جهت حفظ و ارتقای قدرت خرید و رفاه زندگی و تامین امنیت شغلی آنان و در نهایت ایجاد محیطی مناسب برای نیروهای فعال جامعه است. ایجاد زمینه و امکانات برای رشد نخبگان در حوزه های تخصصی، ارتقاء امکانات حوزه های پژوهشی برای نخبگان، سیاست گذاری در راستای ارتقاء بهره وری نیروی کار و البته بسیاری دیگر از دلایل می توانند سدی را برای مهاجرت نیروی کار با ایجاد جذابیت های در بخش های مختلف شکل دهند.