سرمقاله
به دلیل افزایش قیمت مسکن در مراکز اقتصادی به ویژه در تهران به عنوان پایتخت تقاضا به حاشیه شهرها سرریز می شود. به عبارتی تقاضای موثر بسیار بیشتر از خود تهران شده است. چراکه مصرف کننده برای تامین مسکن به این مناطق یعنی حاشیه تهران انتقال یافته است.
بنابراین افزایش قیمت در حاشیه شهر تهران به دلیل افزایش بیش از اندازه تقاضا است. به هر حال قیمتها در این مناطق متعادل تر از پایتخت بوده و علاوه بر این، به تهران نزدیک است. به همین دلیل مصرف کننده می تواند از خدمات شهرهای بزرگ هم برخوردار شود. در مدت اخیر افزایش مهاجرت به این نواحی، حومه و حاشیه شهر منجر به شکل گیری رشد قیمتها شده است.
تورم هم به عنوان دیگر عامل توانسته تاثیر خود را بر افزایش قیمت مسکن داشته باشد. یکی از دلایل در عین حال عادی و موثر در حوزه اقتصاد مسکن همین تورم است. در اقتصاد مسکن تورم بار روانی دارد. با تاثیرپذیری از تورم به نوعی ضریب افزایش قیمتها دو برابر می شود.
نگاهها به این عامل موجب می شود قیمت به صورت کاذب و حباب گونه بالا رود. بدون اینکه در پشت این افزایش قیمت دلیل فنی و اقتصادی وجود داشته باشد. متاسفانه همیشه بخش مسکن متاثر از بازارهای رقیب و موازی خود است. ارز، سکه و بورس و… بازارهای موازی و تاثیرگذار بر بازار مسکن هستند. این در حالی است که مسکن بیشترین تاثیر را از افزایش قیمت دلار می گیرد.
قیمت ارز در اقتصاد کل یک شاخص شده است. این اتفاق موجب می شود با نوسانات قیمتی دلار مسکن نیز همین رویه را دنبال کند. اگر توانایی تثبیت قیمت ها در بازارهای موازی بخصوص بازار ارز وجود نداشته باشد اقتصاد مسکن نیز آینده خوبی از لحاظ قیمت تایید شده نخواهد داشت. آرام کردن بازارهای موازی باید عنوان یک راهکار اصلی مورد توجه قرار گیرد.
در صورت عدم کنترل و ثبات قیمت در بازارهای موازی بخصوص بازار ارز قیمت مسکن نیز وارد کانال های کاذب خواهد شد و آینده خوبی برای آن متصور نیستیم. با ادامه شرایط فعلی رکود و تورم در این بخش بیشتر می شود.
بدون رونق در بازار مسکن که اقتصاد پیشران است اقتصاد کلی کشور به خطر خواهد افتاد. این خود موجب خواهد شد اقتصاد کلی ما آسیب ببیند. هیچگاه نباید رکود و عدم رونق در بازار مسکن را به فال نیک گرفت. بدترین نسخه برای اقتصاد مسکن رکود و تورم است که منجر به افزایش قیمت بدون تقاضای موثر خواهد شد.