سرمقاله
در بحث کاهش بیکاری واقعیت این است که منابع اطلاعاتی کامل نیستند و ضعف بانک اطلاعاتی جامع در بازار کار وجود دارد. در تحلیل شاخصهای بازار کار هم باید عوامل مثبت و هم ضعفهای دولت را مورد بررسی قرار داد. آماری که مرکز آمار به عنوان تک رقمی شدن نرخ بیکاری عنوان میکند، با واقعیتهای بازار کار و همچنین آمار و ارقامی که مراکز پژوهشی در رابطه با وضعیت بازار کار ارائه میکنند فاصله معناداری دارد. به همین دلیل همیشه آمارها با واقعیت جامعه همخوانی ندارد. نرخ بیکاری با واقعیتهای محسوس جامعه ناسازگار است. میتوان گفت نرخ بیکاری در کشور به مراتب بیشتر از آن چیزی است که دولت و مرکز آمار به صورت رسمی اعلام میکنند. دولت در بخش اشتغالزایی اقدام خاصی انجام نداده است. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم که سکاندار اصلی اشتغالزایی و هماهنگیها و پیگیریهای لازم برای سیاستهای اشتغال را انجام میدهد نقش موثری نداشته است.
این در حالی است که هر ساله به دلیل بافت جمعیتی کشور با جمعیتی بیش از یک میلیون کارجو و خواهان ورود به بازار کار مواجه هستیم. این در حالی است که در شرایط مذکور در سالهای اخیر، بخشی از فرصتهای شغلی را در کشور از دست دادهایم. در طی هشت سال گذشته در حوزه بازار کار ما با پیک کارجویان مواجه بودهایم. البته همچنان این شرایط را تجربه میکنیم و افراد زیادی به دلیل شرایط سنی و پایان تحصیلات دانشگاهی نیازمند ورود به بازار کار هستند.
در راستای حل مشکل بیکاری، چارهای جز توسعه بازار کار در کشور وجود ندارد. این مهم نیز با سرمایهگذاری و طرح برنامه ممکن است. برای اینکه طرحی را در بازار کار برای توسعه تدوین کنیم، باید ابزار آن فراهم شود.ه یکی از اساسیترین ابزارها در این راستا، ایجاد طرحهای اشتغالزا همراه با سرمایهگذاری مناسب است.
با توجه به مشکلات جاری کشور در حوزه اقتصاد و عدم امکان جذب سرمایه به دلیل تحریمها و مشکلات و تبادلات پولی که به دلیل تحریمها بر کشور تحمیل شده، امکان جذب سرمایههای خارجی فعلا وجود ندارد. ممکن است در صورتی که برجام احیا شود، قراردادهای خوبی در کشور برای تولید محصولات صنعتی بسته شود. با توجه به نیروی کار ارزانی که ایران در اختیار دارد، میتوان از این طریق، با شرکتهای خارجی اقدام به تولید محصولات مشترک کرد. این موضوع میزان اشتغال در کشور را با افزایش روبرو میکند. بنابراین احیای برجام میتواند به میزان اشتغالزایی در کشور کمک شایانی کند.
اگر بخواهیم توسعه بازار کار و رشد اقتصادی را که منجر به ایجاد اشتغال و بیکاری میشود، بدون حل مشکلات کشور در عرصه روابط خارجی از طریق دیپلماسی حل کنیم، کارآمدی لازم را نخواهد داشت. در واقع نمیتوان توسعه کسب و کار را در نظر داشت بدون اینکه ما برنامهای برای افزایش تجارت خارجی داشته باشیم. باید در نظر داشته باشیم که محدودیتهای ناشی از تحریم هزینه کسب و کار و فعالیتهای تولیدی و اقتصادی را در کشور بالا برده است. اگر خواهان توسعه بازار کار در کشور هستیم باید برنامه رفع تحریمها هیچ وقت از دستور کار دولتها خارج نشود. همچنین سیاست کم اثرسازی تحریمها باید از طریق دولت با هر دیدگاهی دنبال شود.