سرمقاله
در طرح های مسکن که توسط دولت ارایه می شود اعلام قیمت تمام شده واقعی بسیار اهمیت دارد. در واقع برآورد واقعی، عینی و دقیق باید از قیمت تمام شده وجود داشته باشد. این قیمت تمام شده باید به تمامی متولیان اجرایی، پیمانکاران، تامین کنندگان مصالح ساختمانی و متقاضیان به صورت شفاف اعلام شود. اینکه هر بار هر مسوولی اظهارنظری در رابطه با قیمت تمام شده پروژه نهضت ملی مسکن دارد به ضرر تمام متولیان دست اندرکار است. قیمت تمام شده واقعی بسیار مهم است و باید در مورد آن شفاف سازی صورت بگیرد.
چراکه با وجود ارقام متفاوت متولیان اجرایی که قرار است با پیمانکاران پروژه ها قرارداد امضا کنند، سرگردان مانده و طرح جلو نمی رود. مصرف کنندگان نیز باید بر اساس قیمت تمام شده واقعی مقدار سرمایه گذاری خود را مشخص کنند. اینکه ابندای راه یک قیمت اعلام شود در اواسط مسیر چندین قیمت اعلام شود تمامی ذی نفعان نهضت ملی مسکن را دچار ضرر وز یان بسیاری خواهد کرد. اگر واقعیت آشکارنشود همه متضرر خواهند شد. همچنین باور تمامی ذینفعان خدشه دار شده و دیگر کسی طرح های دولت برای ساماندهی بازار مسکن و خانه دار شدن اقشار ضعیف را باور نخواهد کرد.
از سوی دیگر کیفیت حاصل از اجرای پروژه بر اساس قیمت مصوب هم مهم است. درواقع بایستی به این موضوع نیز فکر کنیم که قیمت تمام شده چگونه و چطور خواهد توانست بر ارتقاس کیفیت پروژه اثرگذار باشد. اگر بخواهیم با قیمت حداقلی پیش برویم کیفیت کار خدشه دار می شود. بنابراین هر فردی و شخصی که قرار است در وزارتخانه جایگزین شود، باید بر اساس واقعیت هایی که در جامعه با آن مواجه است جلو برود.
تامین منابع مالی و پایدار پروزه بسیار مهم است. باید بدون هیجان وارد ادامه ماجرا شود. دولت همچنین باید شهامت داشته باشد و اگر در تحقق وعده های قبلی ناتوان است آن را رسما اعلام کند. شفاف سازی در ابتدا برای بدنه خود دولت مهم و اثرگذار است. دولت بهتر از هر کس دیگری می داند در چه وضعیتی قرار دارد. اگر کیفیت ساخت و تحقق وعده با کاهش وعده های قبلی به عنوان مثال به دو میلیون مسکن در چهار سال عملی می شود آن را شفاف و با شهامت اعلام کند. دولت اعلام کند دو میلیون مسکن ساخته خواهد شد ولی به قیمت و با کیفیت بالاتری تحویل متقاضی می شود. انطباق پروزه بر اساس توانایی موجود مهم است.
اگر شخصی که به عنوان وزیر جدید به وزارتخانه خواهد آمد باز هم شعار دهد و اعلام کند من می توانم وعده های قبلی را که دیگران قادر به اتمام آن نبودند را به اتمام برسانم، به نوعی آخرین بازمانده های اعتماد نیز از بین خواهد رفت. این تغییر و تحول بهترین فرصت برای تعادل ثانویه است.