سرمقاله
تولید و صنعت در ایران بدون تامین مواد اولیه و کالاهای واسطه ای حرفی برای گفتن ندارد. اظهاراتی که مبنی بر منفی شدن تورم تولیدکننده مطرح می شود نیز ادعایی بیش نیست. چطور ممکن است صنایع در کشوری که بیش از نیمی از مواد اولیه مورد نیاز خود را از طریق واردات تامین می کنند، با این نوسانات ارزی بتوانند تولید را رونق ببخشند. وابستگی تولید و صنعت کشور به واردات پاشنه آشیل تولید شده است.
عدم توانایی مسوولان در تحقق ثبات ارزی که از کنترل افزایش نرخ ارز هم مهم تر است خسارت زیادی را متوجه صنعت کرده است. امروز صنعتگران تنها می توانند برای چند روز آینده خود امکان تولید و ادامه آن را ارزیابی کنند. این همان نبود امنیت اقتصادی است که منجر به کناره گیری سرمایه گذار از تزریق منابع مالی به تولید شده است. با بالا رفتن نرخ ارز دیگر دلیلی برای فعالیت تولید باقی نمی ماند.
اصلا تولید دیگر صرفه ای ندارد. تمایل دلار به نوسانات بالای قیمتی در سالهای اخیر منجر به افت تولید شده است. تبعات آن نیز فرار سرمایه ها و صنعتگران از کشور است. از دیگر نتایج افزایش قیمت ارز، افزایش قیمت تمام شده کالا و خدمات است. چطور تولید می تواند با دلاری که در یک روز دو تا سه کانال قیمتی جابجا می شود دوام بیاورد.
تولید صنعتی در سالهای خیر دستخوش تحولات زیادی شده است. افت سرمایه گذاری و نبود تمایل برای آوردن پول و منابع مالی به تولید می تواند به ضرر مصرف کننده و تهدید تولید و امنیت اقتصادی منجر شود. وضعیت امروز صنعت و تولید حاصل مدیریت اشتباهی است که همچنان هم ادامه دارد. باید مسئله خود را با دنیا حل کنیم. موضوعاتی همچون FATF باید حل شود. تحریم ها باید برداشته شود تا بتوانیم کالا تولید کنیم و به دنیا بفروشیم و مواد اولیه لازم را از دنیا بخریم. تا زمانی که این مسائل را حل نکنیم این وضعیت اسف بار ادامه دارد.
در شرایطی قرار داریم که هر بنگاه و کارخانه ای که فعالیت دارد نیز نمی تواند تمام ظرفیت خود را به کار گیرد. یعنی بنگاههای تولیدی امکان فعالیت با تمام ظرفیت را ندارند. صحبت یک روز و دو روز نیست. حداقل در ۲۰ سال گذشته مدام تولید دچار مشکل شده است. ممکن است سال هایی مشکلات کمی کاهش یافته باشد ولی بلافاصله به وضعیت قبلی برگشته است. نمی توان گفت تقصیر یک فرد است و او را به عنوان عامل رکود تولید و صنعت در نظر بگیریم. مجموعه عوامل تیشه به ریشه تولید زده است.