سرمقاله
صنعت و تولید بدون انرژی نمی تواند امورات خود را به سرانجام برساند. نیاز صنعت و تولید به انرژی اعم از برق، آب، گاز و… غیرقابل انکار است. این انرژی است که چرخ صنعت و تولید را می چرخاند. بدون انرژی که گاز هم یکی از مهم ترین بخش های ان است تولید در زمستان به خواب خواهد رفت. تمامی صنایع به این انرژی وابسته هستند. اصلا دور از تصور است که بتوان بدون برق و گاز که برق در تابستان و گاز در زمستان قطع می شود، امورات صنعت و تولید را جلو برد. با آغاز فصل سرما و با مشاهده افزایش و اوج گیری مصرف گاز در بخش خانگی دست دولت به سمت قطعی گاز صنایع می رود.
گویا تنها اعلام محدودیت گاز رسانی وظیفه دولت است. در حالی که دولت وظیفه دارد در حال حاضر که هنوز به اوج سرما نرسیده ایم، انرژی و گاز مورد نیاز صنایع را از هر روشی که می تواند تامین کند. چرا دولت از امروز به فکر واردات گاز از ترکمنستان برای تامین گاز صنایع در زمستان نیست. چرا تا مصرف بخش خانگی بالا می رود صنعت قربانی می شود. دولت بیاید از ترکمنستان گاز را وارد کند و در صنایع بخصوص صنایع خراسان شمالی و جنوبی، مازندران و… استفاده کند.
چرا هر سال صنایع و تولید را دچار اختلال می کنیم. این اختلال در صنعت گران تمام می شود. بیکاری افزایش پیدا می کند. بی پولی در سطح خرید و اقتصاد خرد ایجاد می شود. این اتفاقات در حالی همه ساله تکرار می شود که دولت تنها وظیفه خود را در اطلاع رسانی در رابطه با آن می داند. وزیر نفت و وزارتخانه مرتبط باید وارد عمل شود و عملیات گاز رسانی را با واردات گاز از ترکمنستان و هر کشوری که مقدور است انجام دهد. می توان اقدامات زیادی انجام داد اما تنها اطلاع رسانی وظیفه شده است.
متاسفانه با وجود منابع بالای ذخایر گاز و انرژی همچنان تولید و صنعت ما در زمان اوج گیری مصرف قربانی می شوند. میزانی که گاز تولید می شود از برنامه عقب است. برنامه ریزی درستی نیز برای افزایش بهره برداری از انرژی ها نداریم. سرمایه گذاری در بخش استخراج انرژی نداشتیم. این در حالی است که باید اضافه برداشت نیز داشته باشیم. اما میزان تولید و مصرف متناسب نبوده و آسیب اصلی را تولید و صنعت دیده اند.
تبعات قطعی برق و گاز تنها تولید را تهدید نمی کند. گرانی کالاها به دلیل کاهش تولید به افت قدرت خرید منجر می شود و سطح رفاه کاهش پیدا می کند. این چرخه معیوب موجب شده که مردم هم دیگر قدرت نداشته باشند. صنعت هم بدون مشتری می ماند و خطوط تولید یکی پس از دیگری از گردونه فعالیت خارج می شوند. چرا هر بار با هر اتفاقی گناه ناکارآمدی را به گردن تحریمها می اندازیم. در حالی که برای انجام کوچکترین و در دسترس ترین کاری که می توانیم برای تولید انجام دهیم کم کاری می کنیم. در صورت ادامه این وضعیت، چشماندازی جز رشد بیشتر قیمتها، از بین رفتن قدرت خرید مردم و خواب صنعت و تولید نخواهیم داشت.