عریف اسراف
واژه «اسراف» در لغت به معنی «گزاف کاری کردن، در گذشتن از حد میانه، تلف کردن مال، ولخرجی کردن آمده است. و گاهی به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانی هم به چگونگی بذل مال و مورد آن گفته میشود.
علی (ع) در این باره تعابیر مختلفی دارند و از جمله می فرمایند: «بیشتر از حدّ کفاف مصرف کردن اسراف است
معنی تبذیر
در لغت «تبذیر» را پراکنده کردن معنی می کنند و معتقدند اصل آن به پاشیدن بذر و دورانداختن آن بر می گردد و در اصطلاح به کار کسی که مال خود را ضایع می کند تبذیر گفته می شود. «تبذیر به معنای تباه ساختن نعمت و زیادهروی در بهره گرفتن از منافع آن است.»
نکوهش اسراف
با توجه به آثار و نتایج سوئی که اسراف و تبذیر در نظام اجتماعی و حیات بشر دارد، در رهنمودهای قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام از این کار منع شده و هشدار داده شده است که چه بسا عدم دقت در مصرف صحیح مال، موجب بروز مشکلات زیادی در زندگی می شود و چون این کار نوعی عدول از دستور الهی است در آخرت نیز انسان را گرفتار عذاب سخت الهی می سازد.
اسراف یکی از گناهان کبیره است که در قرآن وعده عذاب جهنم برای آن آمده است ، ( وأَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ : و مسرفان اهل آتشند (غافر/۴۳) .
بر احوال آن کس بباید گریست که دخلش بود نوزده خرج بیست
اسراف در قرآن و روایات
الف ـ اسراف در قرآن
در قرآن کریم واژه «اسراف» و مشتقات آن مکرر به کار رفته است.
۱ ـ کذلک زین للمسرفین ماکانوا یعملون. یونس/۱۲
این گونه برای اسرافکاران اعمالشان زینت داده شده است.
۲ ـ ولا تطیعوا امر المسرفین. شعراء/۱۵۱
اطاعت فرمان مسرفان نکنید.
۳ ـ ان الله لایهدی من هو مسرف کذاب. غافر/۲۸
خداوند اسرافکار دروغگو را هدایت نمیکند.
۴ ـ و ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین. یونس/۸۳
و به راستی فرعون برتریجویی (و طغیان) در زمین روا داشت و او از اسرافکاران بود.
۵- وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُوا : عبادالرحمن کسانی هستند که در انفاق و بخشش مالشان اسراف نمی کنند . ( فرقان /۶۷ )
۶- آیه ۱۴۱ سوره مبارکه انعام هم ناظر به این مطلب است : «کلوامن ثمره اذا اثمر و اتوا حقه یوم حصاده ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین» : و از آن میوه هنگامی که به ثمر می نشیند بخورید و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد! ( انعام / ۱۴۱ ) .
چون تیشه مباش زی خود متراش چون رنده زکارخویش بی بهره مباش
تعلیم زاره گیر درامرمعاش چیزی سوی خودمی کش وچیزی می پاش
۷ – وَکُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ : و (از نعمتهاى الهى) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمىدارد ( اعراف / ۳۱ ) .
نقل شده است که هارون را طبیبى مسیحى بود. روزى وى به على بن حسین واقد گفت: در کتاب شما از علم طب چیزى نیست، در حالى که علم دو تاست: علم پزشکى و علم ادیان . وى در جواب گفت: خداوند تمام پزشکى را در نصف آیه، جمع کرده، مىفرماید: « وَکُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» و پیامبر ما تمام پزشکى را در یک جمله، خلاصه کرده، فرمود : المعده بیت کل الداء و الحمیه رأس کل دواء و اعط کل بدن ما عودته : شکم خانه هر بیمارى و پرهیز اصل هر داروست و بدن را از آنچه بدان معتاد کردهاى محروم مگردان . طبیب گفت ، قرآن و پیامبر شما از پزشکى براى جالینوس چیزى باقى نگذاشتهاند .
۸ – قُلْ یَاعِبَادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلىَ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ : بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است . (زمر / ۵۳ )
علامه طباطبائی می نویسد : اسراف بر نفس عبارت است از : تعدّی و تجاوز بر آن به وسیله شرک و سایر گناهان کبیره و صغیره .
۹– ” إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کاَنُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَ کاَنَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا : تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند و شیطان در برابر پروردگارش، بسیار ناسپاس بود! ( اسراء/ ۲۷) ”
ب ـ اسراف در روایات
علی علیه السلام می فرمایند: «اسراف را کنار بگذار و میانه روی پیشه کن. فقط امروز را نبین؛ بلکه فردایی را که در انتظار توست در نظر داشته باش».
امام صادق(ع) انسان مومن اسراف و زیادهروی نمی کند بلکه میانه روی را پیشه خود میسازد. (انسان مؤمن اسراف نمیکند)
علامت انسان اسرافکار
در روایات برای انسان مُسرف نشانه های زیادی ذکر شده است؛ از جمله علی علیه السلام می فرمایند: «انسان اسراف کار سه نشانه دارد: آنچه از آن او نیست می خورد و آنچه سزاوار او نیست و با شأن و موقعیت او هماهنگی ندارد می خَرَد و لباسی که در حدّ او نیست می پوشد».
منع از اسراف در بیت المال
در فرهنگ اسلامی نه تنها با اسراف در اموال شخصی به شدت مخالفت شده، بلکه ضرر زدن به بیت المال از طریق اسراف نیز نکوهش شده است. علی علیه السلام در دستوری که به کارگزاران حکومت اسلامی صادر کردند آنها را از اسراف در کوچک ترین اموال عمومی جامعه اسلامی منع فرمودند. آن حضرت در بخشی از نامه خود چنین نوشتند: «قلم های خود را تیز بتراشید و سطرهای نوشته را نزدیک به هم قرار بدهید و در نامه هایی که می نویسید هیچ چیزی اضافه بر مقصود اصلی ننویسید و بکوشید از این طریق از وقوع کوچک ترین نوع اسراف جلوگیری کنید؛ چون به اموال عمومی جامعه اسلامی نباید کم ترین زیانی وارد شود».
مصداق های اسراف در روایات
۱٫ مصرف بیجا
امام صادق(ع) فرمود: «انما السرف ان تجعل ثوب صونک ثوب بذلتک؛ اسراف این است لباسی را که برای حفظ آبرو (وحضور درمیان جامعه) تهیه کرده ای، برای موقع کار (یا جای نامناسب) بپوشی».
۲٫ زیاده روی درسخاوت
امام حسن عسکری (ع) فرمود: «ان للشیء مقداراً فان زاد علیه فهو سرف؛ برای سخاوت اندازه ای است که اضافه برآن، اسراف است».
۳٫خوردن بی حساب
رسول اکرم(ص) فرمود: «ان من السرف ان تاکل کل ما اشتهیت؛ به راستی از (مصداق های )اسراف، خوردن هر چیزی است که میل واشتها داری (نه آنچه بدن به آن نیاز دارد)».
۴٫ مصرف مال درغیر جایگاه واقعی
امام علی (ع) فرمود: «الا ان اعطاء هذالمال فی غیر حقه تبذیر واسراف؛ بیدار باشید! دادن مال در موردی که استحقاق خرج کردن ندارد، تبذیر واسراف است».
۵٫ میانه روی نکردن.
امیر مؤمنان (ع) فرمود: «کل مازاد علی الاقتصاد اسراف؛ هر چه از میانه روی بگذرد، اسراف است»
۶٫ اتلاف مال وزیان رساندن به بدن
حضرت صادق (ع) فرمود: «انما الاسراف فیما اتلف المال واضر بالبدن؛ همانا اسراف در چیزی است که مال از بین برود وبه بدن ضرری برسد».
نقل شده است که امام صادق(ع) مشاهده کرد سیبی را نیم خورده از خانه بیرون انداختهاند خمشگین شد و فرمود: اگر شما سیر هستید خیلی از مردم گرسنهاند خوب بود آنرا به نیازمندی میدادید.
کسی که آبی را از نهر فرات (گوارا) برای خوردن بردارد و بعد از نوشیدن زیادی آنرا بیرون بریزد اسراف کرده است.
اسراف آن است که انسان مالش را از بین ببرد و به بدنش صدمه بزند. و فرمودند: کمترین درجه اسراف عبارت است از:
۱ ـ دور ریختن آبی که از آشامیدن اضافه آمده است.
۲ ـ اینکه لباس کار و لباس بیرون یکی باشد.
۳ ـ دورانداختن هسته خرما پس از خوردن خرما.
ملاک اسراف
کاملاًً به این نکته توجه شود که اسراف به اعتبار افراد از جهت شأن ومقام، سلامت و بیماری، جوانی و پیری، غنا ونداری و…فرق میکند. ممکن است لباسی برای فردی اسراف نباشد، ولی برای فرد دیگر اسراف باشد.
توضیح اینکه : ممکن است لباس، مهمانی، وغذایی برای ثروتمند اسراف نباشد، ولی همان غذا ولباس برای فقیر اسراف باشد.
از این جا روشن می شود که زمان نیز در اسراف وعدم اسراف، دخیل است. افرادی به حضرت سجاد وصادق و رضا(ع) ایراد می گرفتند که: امیرمؤمنان یا پیامبر اکرم لباس های ساده می پوشیدند، اما لباس های شما چنین نیست. آن بزرگواران در جواب می فرمودند: «زمان پیامبر اکرم(ص) ویا امیر مؤمنان(ع) فقرعمومی بود ودر آن زمان همان لباس ها را می پوشیدند ولی در زمان ما وضع زندگی بهتر شده است واگر بخواهیم مانند جدمان لباس بپوشیم به ما توهین می کنند».
درحدیث دیگر وارد شده که امام صادق (ع) لباسی قیمتی وزیبا برتن کرده بود. سفیان ثوری اعتراض کرد که: ای پسر رسول خدا! پیامبر (ص) چنین لباسی نمی پوشید وعلی (ع) نیز چنین نبود وهیچ یک از پدران شما این گونه نبودند. آن حضرت فرمود: « درزمان رسول خدا تنگدستی (عمومی) بود ولباس آن حضرت هم مانند عموم مردم بود، ولی بعد از آن وضع مسلمین بهتر شد ودنیا به آنها روی آورد وما سزاوارترین افراد در استفاده از نعمت های دنیوی و نیکوترین آنها هستیم.
سپس این آیه را تلاوت فرمود: (قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده والطیبات من الرزق)؛ اعراف/۳۲ «بگو چه کسی زینت خدا را که برای بندگانش آماده کرده است و روزی پاکیزه را، حرام کرده است؟» پس ما سزاوارتریم به استفاده از آنچه خدا عطا کرده است.(ولی بدان) لباس زیبایی که بر تن من است، برای (حفظ آبرویم در نزد) مردم است.»
سپس آن حضرت لباس زیرین خود را که زبر (وکهنه ) بود، به سفیان نشان داد وفرمود: «این برای خودم است ولباس زیبایی که روی لباس ها پوشیده شده، برای مردم است…»
پیامدهای فردی و اجتماعی اسراف
الف) پیامدها و زیانهاى فردى
۱ ـ زوال نعمت
یکی از آثار فردی اسراف و تبذیر تباهی و زوال نعمت است. امام علی(ع) فرمودند: «القصد مثراه و السرف مثواه؛ اعتدال و میانه روی موجب فراوانی مال و ثروت و اسراف باعث تباهی و نابودی آن است.»
از امام کاظم علیه السلام نقل شده که فرمودند: «مَنِ اقْتَصَدَ وَقَنِعَ بَقِیَتْ عَلَیْهِ النِّعْمَهُ وَمَن بَذَّرَ وَاَسْرَفَ زالَتْ عَنْهُ النِّعْمَهُ؛ کسی که میانه روی و قناعت ورزد، نعمتش باقی می ماند و آنکه تبذیر و اسراف کند، نعمتش زوال می پذیرد.»
۲ ـ خشم الهى واهل دوزخ شدن
اسرافکار چون تعادل و توازن اقتصادى جامعه را برهم مىزند، از رحمتخدا بدور و گرفتار خشم خدا مىشود، همانگونه که در قرآن مجید بارها آمده است: «انه لایحب المسرفین» خداوند اسرافکاران را دوست نمىدارد، و امام صادق(ع) فرمود: «ان السرف امر یبغضه الله» اسراف مورد غضب خداست.
قرآن کریم طایفه مسرفان در زمره اهل دوزخ قرار داده و میفرماید: «وَاَنَّ المُسْرفینَ هُمْ اَصْحابُ النّارِ»؛(غافر/۴۳) مسرفان اهل دوزخند.
۳٫ خواری قیامت
وقتی امیرمؤمنان علیه السلام در عطایای بیت المال رعایت مساوات کردند، عده ای از خودخواهان بر حضرت ایراد گرفته، آن را برخلاف سیاست دانستند. حضرت ضمن ایراد خطبه ای به آنها فرمود:
«..آگاه باشید که بخشیدن مال در غیر حقش تبذیر و اسراف است. این کار در دنیا انجام دهنده آن را بالا می برد ولی در آخرت موجب سرافکندگی وی می گردد و در میان مردم گرامیش می نماید ولی در نزد خداوند خوارش می سازد. هیچ کس مال خودش را در غیر مورد حقش مصرف نکرد و به غیراهلش نسپرد جز اینکه خداوند او را از سپاس گذاری آنان محروم ساخت و محبتشان با دیگری بود.»
۴ ـ بیماری های جسمانی
امروزه پژوهشهای دانشمندان به این نتیجه رسیده که سرچشمه بسیاری از بیماریها، غذاهای اضافی است که به صورت جذب نشده در بدن باقی می ماند. این مواد اضافی هم بار سنگینی برای قلب و سایر دستگاههای بدن است و هم منبع آماده ای برای انواع عفونتها و بیماریها است.
عامل اصلی تشکیل این مواد مزاحم، اسراف و زیاده روی در تغذیه و به اصطلاح «پرخوری» است و برای جلوگیری از آن راهی جز رعایت اعتدال در غذا نیست.
بیجهت نیست که علی بن حسین واقد در جواب طبیب مسیحی که پرسید: در کتاب شما چیزی از علم طب نیست، در حالی که علم دو تاست، علم پزشکی و علم ادیان. گفت: خداوند تمام پزشکی را در نصف آیه جمع کرده است: «کلوا واشربوا ولا تسرفوا»؛ «بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید.» و پیامبر ما تمام پزشکی را در یک جمله خلاصه کردند و فرمودند: «المعده بیت کل داء والحمیه رأس کل دواء؛ «معده خانه هر بیماری و پرهیز برترین داروست.» طبیب مسیحی گفت: قرآن و پیامبر شما چیزی از پزشکی برای جالینوس باقی نگذاشتهاند.
۵ ـ عدم اجابت دعا
یکی از عوامل عدم استجابت دعا، اسراف و تبذیر است.
امام صادق(ع) فرمودند: «اربعه لا تستجاب لهم دعوه… و رجل کان له مال فأفسده فیقول اللهمّ ارزقنی فیقال له الم امرک بالاقتصاد، الم امرک بالاصلاح؛ چهار دسته هستند که دعایشان مستجاب نمی شود:
– مردی که در خانه بنشیند و بگوید: خدایا! به من روزی ده. خداوند به او می گوید: مگر به تو دستور ندادم که دنبال آن برو و در طلبش باش؟
– مردی که زنی در خانه دارد (و از او به تنگ آمده است) و دعا کند که خدایا مرا از شر این زن آسوده کن. خداوند به او می گوید: مگر طلاق او را در اختیار تو قرار ندادم؟
– مردی که مالی دارد و آن را تباه سازد و بیهوده خرج کند، آنگاه بگوید: خدایا به من روزی بده. خدا به او می گوید: آیا من به تو دستور ندادم که در خرج کردن میانه رو باش و مالت را تباه نکن؟
– مردی که مالی دارد و بدون شاهد و سند آن را قرض دهد (و بدهکار مالش را به او پس ندهدو آن مرد پیوسته به درگاه خدا دعا کند) خدا به او گوید: مگر من به تو دستور ندادم که بی شاهد و سند قرض نده؟ بحارالانوار، ج۹۳، ص۳۶۰
۶ – محرومیت از هدایت;
خداى متعال که همواره درهاى رحمتش بر بندگان گشوده است نسبت به اسرافکاران مىفرماید: «ان الله لا یهدى من هو مسرف کذاب» (غافر/۲۸) همانا خداوند کسى را که اسرافکار و دروغگوست هدایت نمىکند.
۷ – فقر;
روشنترین اثر اقتصادى اسراف، فقر است، زیرا که اسرافکار در اثر مصرف نارواى خود هم جامعه را به ورطه فقر مىکشاند و هم خود دچار فقر مىشود. لذا یکى از راههاى مبارزه اسلام با فقر و محرومیت ایجاد هماهنگى اقتصادى و ریشهکن ساختن اسراف است. حضرت على(ع) مىفرمایند: « سبب الفقر اسراف» ولخرجى عامل فقر است.
۸ – هلاکت;
اسراف از هر نوعى که باشد انسان را به نابودى مىکشد. قرآن مجید این حقیقت را چنین بیان مىفرماید: « ثم صدقناهم الوعد فانجیناهم و من نشاء و اهلکنا المسرفین . انبیا/۹ «ما به وعدههایى که به انبیاء و اولیا دادیم وفا کردیم و سپس آنها را با هر که اراده کردیم نجات دادیم، اما مسرفان را هلاک کردیم»
و نیز حضرت على(ع) مىفرماید: «کثره السرف تدمر» اسرافکارى زیاد انسان را به هلاکت مىکشاند.
۹- کم برکتی
اسراف، عملی مخالف تقوا و دستورات خدا و اولیای الهی است و باعث می شود برکت از زندگی انسان رخت بربندد.
۱۰- نابودی امکانات
از جمله آثار ولخرجی، نابودی امکانات است. امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: «اَلاِْسْرافُ یُفْنی الْجَزیلَ؛اسراف، [امکانات] زیاد را نابود می سازد.»
همچنین فرمودند: ««اَلاِْسْراف یُفْنی الْکَثیرِ؛اسراف، [مال] زیاد را نابود می کند.»
۱۱- از بین رفتن شرافت
خصلت شرافت که فرد را در اجتماع مورد تکریم و احترام قرار می دهد، با افراط و ولخرجی از بین می رود. امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: «مِنْ اَشْرَفِ الشَّرَفِ اَلْکَفُّ عَنِ التَّبْذیرِ وَالسَّرَفِ؛از شریف ترین شرافتها، خودداری از تبذیر و اسراف است.» اگر فرد دست به اسراف و تبذیر بزند، بدست خود اسباب شرافت خویش را از بین می برد.
۱۲- سلب توفیق
یکی دیگر از آثار اسراف و تبذیر بی رغبتی به انجام کارهای خیر است. به طور معمول انسانها در انجام کارهایی که فایده عمومی دارد، خود را شریک می کنند تا از اجر و ثواب اخروی آن بهره مند شوند؛ ولی آنهایی که اهل ولخرجی و اسراف هستند، دستشان از این کارها کوتاه است.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در حدیثی ضمن بیان نشانه های افراد اسرافکار به این مطلب اشاره می فرمایند: «اَمّا عَلامَهُ الْمُسْرِفِ فَأَرْبَعَهٌ: اَلْفَخْرُ بِالباطِلِ وَیَأْکُلُ مالَیْسَ عِنْدَهُ وَیَزهدَ فی اِصْطِناعِ المَعْروفِ وَیُنْکِرُ مَن لا یَنْتَفِع بِشَی ءٍ مِنْهُ؛ نشانه اسرافکار چهارچیز است: به کارهای باطل می نازد، آنچه را فراخور حالش نیست می خورد، در انجام کارهای خیر بی رغبت است و هر کس را که به او سودی نرساند، انکار می کند.»
ب) پیامدها و زیانهاى اجتماعى اسراف
از نظر اسلام، هر کس مالک حاصل کار و دسترنجخود – با رعایتحدود شرعى – مىباشد ولى انسان نمىتواند به بهانه این که مالک مالى است هر طور که بخواهد آن را صرف و خرج کند بلکه دو شرط اساسى دارد: یکى بهرهگیرى براى خود و دیگرى بهرهدادن به دیگران و تعطیل اینها چند زیان مىتواند داشته باشد:
۱ – ثروتاندوزى و تکاثر که نه خود از آن بهرهمند شود و نه دیگران.
۲ – کاهش تولید، جامعه مصرفى رفتهرفته قدرت تولید را از دست مىدهد و براى تامین مایحتاج خود به بیگانه روى مىآورد.
۳ – وابستگى به بیگانگان.
۴ – سقوط اخلاقى و غفلت از خدا و حریمشکنى ، ولخرجى و ریختوپاشهاى نابجا و بىمورد، جامعه را از مسیر صحیح بیرون آورده و به ورطه هولناک فساد و تباهى مىکشاند.
۵ – اختلاف طبقاتى، گسترش بیعدالتی و فقر.
۶ ـ اتلاف منابع و امکانات مادی جامعه
ایران از اسرافکارترین کشورها
گفته می شود ایران اسرافکارترین کشورهای دنیا و یا یکی از اسرافکارترین آنهاست.
مثلاً: در مصرف آب و هدر دادن آن تا آنجا که آب آشامیدنی که برای وزارت نیرو به قیمت گزاف فراهم می شود به ارزانترین وجه هدر داده می شود در کار بنائی و ساخت و ساز تا شستشوی اتومبیل و حیات منزل و پیاده روهای خیابان ها .
در مصرف برق که معمولاً در ادارات و خیابانها یله و رها است و برخی مغازه های لوستر فروشی صدها لامپ روشن می گذارند .
متأسفانه در مصارف اداری ما هیچگاه دغدغه مصرف وجود نداشته! در کشور چین ادارات از کمترین لامپ استفاده می کنند وهمزمان با ایام نوروز که هوا هنوز سرد بود شوفاژ ادارات و مؤسسات دولتی را خاموش می کنند، آن وقت در کشورما گاهی شوفاژها کار می کنند و پنجره باز گذاشته می شود! در یک گزارش آمده که مصرف برق در کشور ما سه برابر استاندارد جهانی است.
در مصرف نان و مواد غذائی گران قیمت در رستوران ها و هتل ها و میهمانیها و خانه ها آنقدر اسراف و تبذیر دیده می شود و نعمت خداوند دور ریخته می شود که مایه تعجب است. و میلیاردها ریال در هر سال نان خشک و کپک زده دور ریز و به گاوداری ها سرازیر می گردد.
در موارد دیگر مانند تلفن ثابت و سیّار نیز وضع به همین گونه است گفته می شود ایرانیان پانزده برابر فرانسوی ها از تلفن همراه استفاده می کنند هر کودکی یک تلفن همراه در خیابان بدست دارد و به حرف زدن مشغول است و چنین است تلفن منزل ها و صحبت های دور و دراز بعضی افراد و فرزندان خانواده که داستان شنیدنی دارد.
و چنین است مصرف نادرست انواع سوخت وانرژی .
از این موارد که بگذریم به مصرف سیگار می رسیم که هر روز بیش از سه میلیارد تومان پول را بابت مصرف سیگار در کشور هوا می کنند، این رقم سالانه به ارقام نجومی می رسد .
راهکار عملی برای درمان اسراف
۱- احیای فرهنگ میانهروی و اعتدال
فرهنگ دینی ما به خوبی ابعاد و انواع مختلف اسراف را ترسیم می کند و به انسان مسلمان می آموزد که چگونه خود را از سقوط در این ورطه حفظ کند.
علی(ع) آن جا که از اوصاف رسول خدا(ص) سخن می گویند، میفرمایند: «سیرته القصد و سنته الرشد؛ سیره پیامبر اکرم(ص) میانهروی و سنتش تلاش برای راهنمایی مردم بود» و در جای دیگر در توصیف ویژگیهای اهل بیت(ع) میفرماید: «طریقتنا القصد…؛ روش ما در تمام امورزندگی میانهروی است».
علی(ع) میفرمایند: «اگر خواستار تهذیب نفس هستید میانهروی پیش گیرید و به قناعت و کمخواهی عادت کنید».
و می فرمایند: «از جمله نشانه های برخورداری از نعمت عقل دوری از تبذیر و اسراف و داشتن حسن تدبیر است».
۲- اصلاح الگوی تولید ومصرف
اصلاح الگوی تولید ومصرف در دو سطح قابل بررسی است:
– “تولید کالا”
– “مصرف کالا ”
در سطح تولید کالا که از مرحله تبدیل مواد خام تا انتقال و توزیع به مصرف کننده را شامل می شود، نیاز است که سازندگان و تولیدکنندگان هر دو بخش دولتی و خصوصی علاوه بر رعایت ضوابط زیست محیطی، فن آوری تولید کالاهای خود را با استانداردهای جهانی و حتی الامکان مناسب با اقلیم هر منطقه مطابق کنند.