شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، همچنین بر اساس این تفاهم نامه مقرر شد تا کمیته ای متشکل از معاونین دستگاههای مذکور تشکیل و به صورت مستمر روند اجرای اقدامات تفاهم شده را پیگیری کنند. این تفاهمنامه در سه سرفصل «منابع مالی»، «توسعه زیرساخت ها و استقرار سامانه ها» و «ضوابط و مقررات» تدوین شده و برای هر سرفصل بندهای اجرای در نظر گرفته شده است.
همچنین به منظور تامین سرمایه مورد نیاز بخش تولید ۱۰۰ هزار میلیارد تومان نیز در قابل تامین مالی زنجیره ای پرداخت خواهد شد. از سوی دیگر بانک مرکزی قرار است از طریق اعطای مجوز به بانکها، تا سقف ۵۰ هزار میلیارد تومان برای اوراق بدهی ظرف مدت یک ماه ضمانت ایجاد کند. از سوی دیگر براساس این برنامه همچنین قرار شده از اوراق گام نیز تا سقف ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برای تامین مالی صنایع بزرگی نظیر نفت و گاز و پتروشیمی، و نیز زنجیره صنایع غذایی و کشاورزی استفاده شود. ضمن اینکه منابعی معادل ۵۰ هزار میلیارد تومان با هدف احیا، نوسازی و بازسازی واحدهای تولیدی قرار است در سال ۱۴۰۱ به صنایع تزریق شود.
ضرورت کاهش هزینه های تولید
آلبرت بغزیان، اقتصاددان
دولت می بایست در وهله اول، قبل از تزریق منابع مالی به تولید و تامین سرمایه در گردش این واحدها، تمام تمرکز خود را بر ثبات قیمتها و افزایش غیر منطقی قیمتها بگذارد. درست است که تامین مالی اصلی ترین دغدغه واحدهای تولیدی و صنعتی است اما تثبیت قیمتها نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر روند رشد بی منطق قیمتها متوقف نشود هر اندازه منابع مالی به تولید تزریق شود نتیجه بخش نخواهد بود. هر چند با گذشت شش ماه از سال انعقاد این تفاهم نامه کمی عجیب به نظر می رسد اما باز کار کرده بهتر از کار نکرده است. در این شرایط هر نوع حمایتی از تولید می تواند موثر باشد. بخصوص تامین مالی که به بزرگترین مشکل تولید در سالهای اخیر تبدیل شده است. تشکیل کمیته و تفاهم نامه مشترک میان سازمان ها در شرایطی می تواند موثر واقع شود که به درستی و در مسیر خود اجرا شود.
برای تولیدکننده در شرایطی که با تحریم ها، نبود مواد اولیه و کمبود آن و نبود سرمایه در گردش به دلیل افت قدرت خرید مردم مواجه است تولید سودی ندارد. حمایت اگر نباشد، ثبات قیمتها اگر تحقق پیدا نکند تولید به حاشیه رانده خواهد شد. کاهش فقر این نیست که صرفا یارانه توزیع کنیم. بلکه یکی از مهمترین استراتژیهای برای تحقق این هدف حمایت از تولید و اشتغالزایی است که باعث میشود افراد درآمدشان بالاتر رودو به همان نسبت هم قیمت کالاها کاهش یابد.
مشکل ما در تولید مربوط به موضوع قیمت تمام شده است. من با آنچه گفته میشود باید فضای کسب و کار بهبود پیدا کند، موافق نیستم. آن کسی که اکنون مجوز و پروانه کسب دارد و سالها کار کرده، میخواهد کارخانهاش را توسعه دهد و خط تولیدش را حفظ کند، اکنون سرمایه در گردش ندارد.
تکنولوژی ماشینآلات پایین آمده است. اینها باید مرتفع شود. تولید جان دوباره بگیرد. وگرنه آن کسی که قرار است کسب و کاری راه بیاندازد و انتظار دارد مجوز را ۳ روزه بگیرد، اگرچه خوب است و اقدام مهمی است اما بالاخره وارد چرخه تولید میشود و بهمرور پول کم میآورد. باید به بانک مراجعه کند. در شرایطی که بانکهای ما اکنون بدهکارهای بزرگی دارند و دیگر کمتر امکان حمایت از تولید با وام وجود دارد، نمیتوان دغدغه اول رونق دادن به تولید را موضوع مجوزهای کسبوکار عنوان کرد.
وقتی صحبت از موانع میکنیم، سریع صحبت از مجوز میشود درحالیکه بانکها تمکین نمیکنند. با وجود داشتن منابع باز هم از تولید حمایت نمیکنند. موضوع مجوز بهانهای است تا به موضوع ارز ۲۶ هزارتومانی و قیمت تمامشده بالا و نرخ سود بانکی بالا و احتکار مواد اولیه توجه نکنیم.