اجباری در اعلام آمار خوب وجود ندارد. در موضوع ایجاد شغل بخش بنگاههای کاریابی مطرح هستند که در ایران خیلی جا نیفتاده است. از سوی دیگر آمار افراد بیمه شده توسط تامین اجتماعی اگر در نظر گرفته شده باشد باز هم دسترسی درستی به این آمار وجود ندارد. بر این اساس نمی توان ادعای قطعی داشت که چه میزان شغل ایجاد شده است. به عبارتی آمار را نه می توان تایید کرد و نه می توان رد کرد. به طور کلی کانال آمار اشتغال در ایران ابهام دارد. وقتی میزان ایجاد اشغال اعلام می شود ولی بیکاری مد نظر قرار نمی گیرد استناد به آمار دقیق نیست.
حتی اگر فرض کنیم آمار اعلام شده بر اساس سرمایه گذاری انجام شده باشد، باز هم جای سوال دارد. اگر بر اساس سرمایه گذاری آمار اعلام می شود باید میزان دقیق سرمایه گذاری اعلام شود و بر متوسط ایجاد شغل تقسیم شود و تعداد شغل ایجاد شده محاسبه گردد. اما زمانی که نمی توان برعکس اشتغال زایی یعنی خروج نیروهای کار و شاغل را حساب کرد ابهامات پابرجاست. یعنی اینکه چقدر شغل از دست رفته هم جای سوال دارد. اطلاع از موضوع ایجاد اشتغال موضوعی نیست که بتوان آن را قضاوت کرد. باید نهاد اعلام کننده عوامل موثر را در نظر گرفته و بعد آمار را اعلام کند. وقتی می گوییم شغل ایجاد شده باید دید بیکاری زیاد شده یا کم شده است. هدف کاهش نرخ بیکاری است. به عبارتی برای تحقق این میزان شغل باید روابط متغیرهای درون هر بخش مشخص و بررسی آماری صورت بگیرد تا یک پیشبینی برای اشتغال بیان شود البته تمام این اشتغال مشروط به تحقق سرمایهگذاری در هر بخش است.
شواهد بحث سرمایه گذرای داخلی و خارجی هم نشان می دهد سرمایه گذاری چندانی وجود نداشته است. تا مذاکرات به نتیجه نرسد سرمایه گذاری تحقق نخواهد یافت و فرصت شغلی زیادی در کشور نخواهیم داشت. شرط استفاده کامل از پتانسیلهای کارآفرینی این است که در چه زمانی تامین مالی انجامپذیرد در واقع سرمایهگذاری از تمام بستههای سیاستی، بازرگانی، صنعت و حتی نظام مالیاتی تاثیرگذار است و میتواند اشتغال نهایتاً به عنوان معلول این سیاستها حاصل شود.
البته اجباری هم برای مناسب نشان دادن اوضاع بیکاری وجود ندارد. دولت باید به دنبال اعلام اخبار مثبت واقعی در هر بخشی از اقتصاد باشد. لزومی ندارد برای نشان دادن کاهش نرخ بیکاری به آمارهای مورد ابهام چنگ بیاندازیم.