به گزارش کسب و کار نیوز، بنابراین انتظار می رفت افزایش قیمتها و کم فروشی اتفاق بیفتد. این در حالی است که وقتی کالایی گران می شود یا مدل تقلبی آن زیاد می شود و یا کم فروشی اتفاق می افتد. در واقع فروشنده سعی می کند با غلط اندازی قیمتها را بیان کند. کم فروشی به دنبال حذف یکباره ارز ۴۲۰۰ تومانی فرآیندی طبیعی است. به عنوان مثال در بخش پوشاک امکان کم فروشی وجود ندارد پس اجناس تقلبی وارد بازار می شود.
کیفیت کاهش پیدا می کند و پوشاک با مواد با کیفیت پایین تولید می شود. در حوزه مواد غذایی اما کم فروشی رایج می شود. به عنوان مثال یک بسته ماکارونی یک کیلویی که قبل از حذف ارز دولتی ۹ هزار تومان قیمت داشت، در حال حاضر به ۱۲ هزار تومان رسیده است. اما بسته ماکارونی دیگر یک کیلویی نیست و ۶۰۰ گرم وزن دارد. این اتفاق همان کم فروشی زیرکانه است.
به نظر گرانفروشی و کم فروشی اتفاق نیفتاده اما در واقعیت مردم و مصرف کننده در حال جبران هزینه های تحمیل شده به تولیدکننده هستند. حذف ارز دولتی بایستی کم کم و در بازه زمانی طولانی تری اتفاق می افتاد تا عکس العمل بازارها بررسی می شد. حذف این ارز با خوشبینی که وزرای اقتصادی داشتند پیش نرفت. وزرای اقتصادی معتقد بودند که با حذف ارز دولتی اتفاقی نخواهد افتاد. اما به همین بهانه بسیاری از کالاها گران شدند. آنقدر مثال در رابطه با این مساله فراوان است که حد ندارد. دولت اصرار داشت که حذف ارز دولتی هزینه های تولید را افزایش نخواهد داد و گرانی نخواهیم داشت.
اما هزینه های تولید گران شد و تولیدکنندگان سعی دارند افزایش قیمتها را با کم فروشی و روش های دیگر جبران کنند. مخلوط کردن برنج ایرانی با برنج های خارجی بدون کیفیت نمونه بارز این اتفاق است. چطور می توان انتظار داشت کم فروشی نداشته باشیم. هزینه های تولید سر به فلک کشیده و هر کسی جای تولیدکننده بود از این روش برای جبران خسارات خود استفاده می کرد. به هر ترتیب تبعات حذف این ارز قابل پیش بینی بود و دولت نباید به یکباره این ارز را حذف می کرد. با حذف این ارز شاهد هستیم که سرعت افزایش قیمتها و ناآرامی بازارها بیشتر و بیشتر می شود. دولت می توانست در این رابطه سنجیده تر عمل کند.
بعضی مواقع دولت هیچ کاری نکند بهتر از آن است که کاری انجام دهد، معتقدم الان زمان این کار نبود. این همه ناتوانی در نظارت وجود دارد، هنوز اقتصاد تثبیت نشده، هنوز تکلیف برجام مشخص نیست، هنوز با محتکران سروکله می زنیم. بعد انتظار داریم جراحی اقتصادی انجام دهیم. دولت آمادگی و انتظار نداشت که یکدفعه بازارها به هم بریزد و کالاهای نامرتبط نیز گران شوند. همین کالاها نیز نایاب شوند. در صورتی که این اتفاقات قابل پیش بینی بود. یک سوپر مارکت تشخیص داد باید چه کار کند اما دولت در جلسات تشخیص نمی دهد که وقتی اعلام می کند این ارز از فردا حذف می شود، چه وضعیتی در نظام توزیع رخ می دهد.