به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از شرق، وقتی صحبت از حراج میشود، همواره این شبهه بین خریداران مطرح میشود که احتمالا قبل از حراج، کالا با قیمت بالاتر از قیمت واقعی فروخته میشده و حالا در زمان حراج و به اسم حراج، قیمت واقعی کالا ارائه شده و در واقع اصلا حراجی در کار نبوده است یا اینکه اگر برای مثال یک تخفیف ۳۰درصدی برای یک کالا در نظر گرفته میشود، کاربران گمان میکنند که تخفیف واقعی حداکثر ۱۰ درصد بوده است و ۳۰ درصد حراج را در واقع بزرگنمایی فروشنده تلقی میکنند. این شبهه در دنیای دیجیتال که ماهیت ارتباط فیزیکی در آن مفهومی ندارد، مصداق بیشتری پیدا میکند.
آنچه مسلم است، این است که پلتفرمهایی که مارکتپلیس
(Marketplace) هستند و خودشان فروشنده نیستند، لازم است ابزارهایی را ایجاد کنند تا بتوانند از طریق آنها به دغدغههای مردم و کاربران خود پاسخگو باشند. بدونشک پاسخگویی به دغدغههای مردم است که همواره «سرمایه اجتماعی» ایجاد میکند؛ به عبارت دیگر افراد برای رشد و توسعه سرمایه اجتماعی خود لازم است دغدغههای جامعه خود را بهخوبی بشناسند و برای آنها پاسخ مناسبی پیدا کنند.
مارکتپلیس یا بازارگاه بستری است که امکان خرید از چندده هزار تأمینکننده متفاوت را برای مشتریان فراهم میکند. در مارکتپلیس دیجیکالا تولیدکننده، صنعتگر، هنرمند و کسبوکار ایرانی بیواسطه به بازاری به وسعت سراسر ایران متصل هستند و همه سرویسهای لجستیکی، انبارداری، پرداخت، بستهبندی، بازاریابی، تولید محتوا، بینش بازار و خدمات پس از فروش را در اختیار دارند.
پلتفرم دیجیکالا بهعنوان یک مارکتپلیس به این دغدغه پاسخ گفته و با ارائه نموداری زمانی از قیمتهای قبل و بعد از تخفیف، کاربران را آگاه و مطلع کرده است که این کارکرد هم منجر به بهبود شده و هم باعث ایجاد شفافیت برای کاربران و ارتقای مکانیسمهای بازار میشود و به قول «سایمون» عدم تقارن اطلاعاتی شکل نمیگیرد؛ چراکه در صورت عدم تقارن اطلاعاتی، امکان تصمیمگیری و انتخاب عقلایی کاهش مییابد و بازار دچار شکست میشود. سایمون در سال ۱۹۷۸ نظریهای درباره تصمیمگیری در کسبوکار مطرح کرد که بر مبنای آن اساس تصمیمگیری مشارکتکنندگان در بازار سرمایه، اطلاعاتی است که از سوی شرکتها منتشر میشود. بهرهگیری از این اطلاعات و تصمیمگیری صحیح زمانی امکانپذیر است که اطلاعات یادشده بهموقع، مرتبط، با اهمیت و نیز کامل، دقیق و قابل فهم ارائه شود. از سوی دیگر، نوع و چگونگی دستیابی به اطلاعات نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. درصورتیکه انتقال اطلاعات به صورت نابرابر و نامتقارن بین افراد صورت گیرد و اصطلاحا عدم تقارن اطلاعاتی به وجود آید، میتواند نتایج متفاوتی را نسبت به یک موضوع واحد سبب شود. این پدیده پیامدهای نامطلوب مختلفی از قبیل کاهش کارایی بازار، افزایش هزینههای معاملاتی، مشارکت حداقلی سرمایهگذاران، ضعف بازار، نقدشوندگی پایین و بهطور کلی کاهش سود حاصل از معاملات در بازارهای سرمایه را در پی دارد. در شکل زیر شاهد مؤلفهها و فرایند تصمیمگیری با رویکرد شناختی هستیم که مجموعه این مؤلفهها در کنار هم، افراد را به اتخاذ تصمیم و در نهایت پیامدها و نتایج حاصل از تصمیم آنها میرساند. باید گفت برخورداری از اطلاعات شفاف و دانش کافی نسبت به مقوله مدنظر، بر ترجیحات و تصمیم نهایی کاربران و مشتریان اثر درخور توجهی دارد.
در واقع کاربران و خریداران همواره نیازمند اطلاعاتی هستند که آنان را در تصمیمگیریهای مختلف یاری کند. افزایش شفافیت و تقارن اطلاعات منجر به رشد آگاهی مشارکتکنندگان در بازار شده و زمینه را برای انتخابهای بهتر آنان فراهم میکند. رسیدن به این هدف از طریق گردآوری و افشای اطلاعات، افزایش کیفیت افشا، افزایش دفعات گزارشگیریها و ارتقای مکانیسمهای نظارتی امکانپذیر است. در حقیقت هرچه اطلاعات شفافتر ارائه شود، عدم تقارن اطلاعاتی کمتر و به تبع آن کارایی مکانیسمهای بازار نیز افزایش خواهد یافت.
در سرویس دیگری به اسم جعبه خرید (buy box) که دیجیکالا برای مشتریان در نظر گرفته است، میتوان تلاش این پلتفرم را برای برقراری و ایجاد تقارن اطلاعات در بازار مشاهده کرد.
این تحلیل کاری است از رسانه خبری TickTech که بر اساس گزارش ۱۴۰۰ دیجیکالا تهیه و تدوین شده است. گزارشهای سالانه دیجیکالا به صورت عمومی منتشر میشود.