سرمقاله
تعیین نرخ درست برای ارز به صورتی که جلوی نوسان آن گرفته شده و ثبات داشته باشد مهمترین وظیفه بانک مرکزی است. بانک مرکزی به عنوان نهادی مستقل باید در این زمینه عمل کند. البته عوامل دیگری نیز در تعیین نرخ ارز دخالت دارند که شاید برجام و رفع تحریم ها از مهم ترین آنها باشد. پیش از این نیز اعلام کردم که روند ارز به دلیل تورم بالا، نرخ منفی بهره واقعی و ساختار معیوب اقتصادی به صورت ملایم صعودی خواهد بود و تاکنون نیز تغییری در این متغیرهای کلان رخ نداده است که انتظار کاهش قیمت در این بازار را داشت. مذاکرات هم حداقل در شرایط فعلی به بن بست خورده است. همین موضوع روند نرخ ارز را به صورت ملایم به سمت بالا نگاه خواهد داشت.
اما به نظر می رسد در صورت به نتیجه رسیدن برجام، نرخ دلار باید در محدوده ۲۳ تا ۲۵هزارتومان قرار گیرد. چراکه اگر به زیر ۲۰هزارتومان بیاید با افزایش واردات به تولید ما آسیب خواهد زد. بنابراین دلار زیر ۲۰ هزار تومان عملا شدنی نیست. البته در شرایط فعلی توقف مذاکرات و انتشار اخبار عدم تمایل برای از سرگیری آن به دلیل اختلاف نظر در برخی موضوعات، بر بازار ارز تاثیر گذاشته است.
حال اگر فرض را بر این بگیریم که تحریمها لغو می شوند، مسیر سیاستهای ارزی دولت سیزدهم برای سروسامان دادن بازار ارز، بستگی به این دارد که بانک مرکزی چه نوع چارچوب سیاستی برای کنترل تورم در پیش خواهد گرفت. به عبارتی دیگر اینگونه نیست که اگر بانک مرکزی تورم را کنترل کند، ارز هم مهار شود. برای کنترل نرخ ارز، بانک مرکزی باید چارچوب سیاستی هدفگذاری تورمی را انتخاب کند. یک وقتی هست، بانک مرکزی چارچوب سیاستیاش این است که نرخ ارز را کنترل می کند تا تورم کنترل شود، اینجاست که بانک مرکزی باید در بازار ارز مداخله فعال کند و نرخ ارز را میخکوب کند. بنابراین اینکه دولت بخواهد با تعیین یک محدوده برای نرخ ارز، بازار ارز را مدیریت کند یا نه، بسته به سیاست های بانک مرکزی برای کنترل تورم دارد.