مسعود دانشمند درباره تخصیص یارانه کالا به مردم و آزادسازی قیمتها به خبرنگار ایلنا گفت: برداشتن یارانهها از کل کالاها اصولا کار خوبی است که نتیجه آن باعث میشود، کالاها ارزش واقعی خود را در بازار پیدا کنند. با این کار، رقابتپذیری بالا میرود و تولیدکنندگان کالا به دلیل قرابتی که اتفاق میافتد به سمتی میروند که بتوانند قیمتهای خود را واقعیتر کنند.
عضو اتاق بازرگانی تهران در ادامه افزود: از روشهای مدیریتی میتوان برای بهتر کردن بهرهوری استفاده کرد و کالای خود را هم به لحاظ قیمت و هم کیفیت اقتصادیتر ارایه داد. برای مثال اگر ما این سوبسید و یارانه را از بازار خودرو برداریم و بازار خودرو را آزاد کنیم دیگر کسی خودروی داخلی نمیخرد. بنابراین وقتی رقابت پذیری وجود نداشته باشد، در مقابل آن انحصار و به دنبال آن فساد بوجود میآید. فساد در قیمت، کیفیت کالا و سایر موارد میتواند اتفاق بیفتد.
وی افزود: بنابراین اینکه کلا بخواهیم یارانهها را برداریم و قیمتها آزاد باشد، حرف درستی است اما کشوری که حداقل در صد سال گذشته از دوره پهلوی اول تاکنون عادت کرده همیشه با یارانه زندگی کند، حجم این یارانهها همیشه اضافه شده و با همه زندگی مردم عجین شده است، حال اگر بخواهیم یارانه را یک دفعه برداریم، یک حفره یا سیاهچاله در اقتصاد ایجاد میکنیم.
دانشمند تصریح کرد: برای مثال یارانه نان را برمیداریم و نان را آزاد میکنیم وقتی این اتفاق میافتد، همه کالاها به تناسب آن آزاد میشود چون قیمت نان در قیمت همهچیز اثر میگذارد از جمله دستمزد کارگر، خدمات و غیره. این کار نوعی سیاهچاله ایجاد میکند که همه را در خودش میبلعد. در مورد حاملهای انرژی هم همین طور است. برای مثال وقتی برای مثال یک مرتبه قیمت بنزین ۶ یا ۷ هزار تومان شود آن وقت اثر عمیقی روی قیمت کالاهای دیگر میگذارد.
وی افزود: بنابراین هر جای کشور را دست میگذاریم یا یارانه آشکار دارد یا یارانه پنهان. یارانه پنهان یعنی اینکه کارگری که اکنون در کارخانه کار میکند و بر فرض ۸ میلیون تومان دستمزد میگیرد با توجه به اینکه نان خود را با یارانه میخرد، برای پرداخت برق و بنزین یارانه میگیرد و حال اگر بخواهیم همه یارانهها را حذف کنیم، دستمزد این کارگر باید یک مرتبه ۳۰ میلیون تومان شود.
وی افزود: بنابراین کارگری که با این دستمزد در کارخانه کار میکند از یارانه پنهان استفاده میکند، بنابراین دستمزدش شامل یارانه پنهان است که اگر بخواهیم همه آنها را شفاف کنیم وبرداریم همه اینها سیاهچالهای ایجاد میکند که همه چیز در آن حفره فرو میریزد.
دانشمند در ادامه تاکید کرد: برای جلوگیری از این فروریزش باید برای آن برنامهریزی کنیم؛ باید بگوییم اقتصاد را برای مثال در طول ۵ سال، میخواهیم آزاد و رقابتی کنیم. در این ۵ سال حذف یارانهها را باید از کالاهایی شروع کنیم که در زندگی مردم کمتر اثر دارد، باید کم کم جلو برویم و این یعنی آخرین کالایی که باید یارانه آن را برداریم، نان است. آن هم در شرایطی که بستر مناسب آن را مهیا کرده و همه چیز درست است.
وی افزود: در این بستر مناسب باید تولید و شرایط اشتغال را افزایش دهیم نه دستمزد را. چون افزایش دستمزد با افزایش هزینهها مصادف میشود. کارگر و کارمند حق دارد که دستمزدش افزایش یابد اما این فرمول یا راهحل نیست که قیمتها بالا برود ما هم دستمزد را بالا ببریم.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: در ارتباط با افزایش دستمزدها و هزینهها همیشه حقوقبگیرها ضرر میکنند، چون فرض کنید که با ۴۰ درصد تورم، ۳۰ درصد دستمزدها بالا میرود. در نتیجه سفره کارگران و کارمندان کوچکتر میشود. یعنی هیچ سالی نبوده که افزایش دستمزد ما بیشتر از نرخ تورم باشد. بنابراین باید از این مساله فاصله بگیریم.
وی افزود: باید تعادلی بین هزینه و درآمد طبقه کارگر و حقوقبگیر و مزدبگیر ایجاد کنیم چون آنها که کارگر نیستند، خودشان درآمد خود را افزایش میدهند اما کارمندی که حقوق ثابت دارد هرچه هزینهها بالاتر رود، ناچار است به زندگی خودش فشار بیاورد. بنابراین باید کاری کرد که طبقهای که دستمزد بگیر هستند، بتوانند اول با درآمد خود زندگی کنند. بنابراین هر چه میتوانیم باید اول یارانه اساسی بدهیم تا این طبقه بتواند زندگی کند و نباید یارانه را برداریم، باید حتی یارانه را توسعه دهیم تا این طبقه بتواند زندگی کند.
وی افزود: قدم دوم این است که برای حذف این یارانهها جداگانه برنامهریزی کنیم و اول از کالاهایی شروع کنیم که در زندگی مردم کمتر اثر دارد و در آخرین قدم برسیم به حذف یارانه نان، یک قدم مانده به نان میشود بنزین، یک قدم مانده به بنزین میشود برق و آب و غیره.
این کارشناس اقتصادی در ادامه تاکید کرد: حذف یارانه نان، آخرین قدم است چون قوت اکثر جامعه است و دهکهای جامعه از یک تا شش، عمدتا مصرف غذایی آنها با نان است. وقتی طبق آمار مصرف سرانه گوشت قرمز کشور، ۶ کیلو در سال شده است، یعنی چیزی حدود ۱۶ گرم در روز و این یعنی یک خانواده ۴ نفره نمیتوانند یک آبگوشت بخورند. یعنی به همین سادگی این کالاهای اساسی از دسترس خارج شده است.
وی افزود: بنابراین هرچه برنج گران شود، فشار تغذیه روی نان میآید، لبنیات گران شود، فشارتغذیه روی نان میآید و اگر همین نان را هم بخواهیم گران کنیم یک مرتبه آن حفره سیاهچاله در اقتصاد که بوجود میآید، خیلی بزرگ میشود و همه چیز را میبلعد. بنابراین باید برنامهریزی برای آن کرد چون در اقتصاد هیچ کاری بدون برنامهریزی نمیتوان انجام داد. اقتصاد مثل ظروف مرتبط به فیزیک میماند، در اقتصاد هم همین است شما هرجایی را دست بگذارید، به همه جای آن منتقل میشود. وقتی ما بیاییم روی نان دست بگذاریم به تبع آن روی قیمت تعمیرکار کامپیوتر شما هم اثر میگذارد.
این صاحبنظر در حوزه اقتصاد با بیان اینکه اقتصاد یک موجود زنده است که همه خاصیتهای موجود زنده را دارد، خاطرنشان کرد: بنابراین نظر شخصی من این است که حتما باید یارانهها حذف و اقتصاد رقابتی شود اما با برنامهریزی که دچار آن سیاهچاله در اقتصاد نشویم.
مسعود دانشمند درباره حذف ارز ترجیحی توضیح داد: آن روزی که ارز ۴۲۰۰ هزار تومانی ایجاد شد، همان موقع درمیزگردی، گفتم این کار اشتباه است. برای اینکه این موضوع باعث ایجاد یک نوع فساد در سیستم میشود. چون هر چیزی که چند نرخی باشد، فسادآور است. حال باید برای حذف این ارز ترجیحی با برنامه جلو برویم. ما این ارز ۴۲۰۰ تومانی را به نهادههای دامی برای خوراک دام میدهیم، یعنی نهادههای دامی را به مرغداری ارزانتر میدهیم که قیمت مرغ ارزان باشد. حال میتوانیم این سوبسید را تغییر دهیم و بگوییم نهاده دامی را با ارز نیمایی وارد کنید و چیزی حدود ۲۰ هزار تومان تفاوت قیمت پیدا میکند. ما آن را از مرغداری میتوانیم ۷۰ هزار تومان بخریم و با یارانه به مردم ۲۰ تومان بدهیم پس ما یارانه را حذف نکردیم و جای پرداخت آن را تغییر دادهایم. در مورد نان و سایر کالا هم همین طور میتوان عمل کرد. ایرادی ندارد که ما برای مدت تعریف شدهای در یک برنامه منظم برای ۱۰ قلم کالا، کالابرگ به مردم بدهیم. اما به تدریج شروع به حذف کردن یارانهها کنیم.
وی افزود: چند یارانه بسیار بزرگ داریم که یکی در ارز ۴۲۰۰ هزار تومانی است که حدود ۱۴ تا ۱۶ میلیارد دلار در سال است که عدد بزرگی است. یارانه دیگر این است که ما نفت خام را به پالایشگاهها در حدود ۱۶ دلار میدهیم در نتیجه بنزینی که آنها تولید میکنند، بخش عمده آن قاچاق میشود، ما باید نفت خام را برای مثال ۲۰ درصد زیرقیمت اوپک به پالایشگاهها بدهیم و شرکت پخش فرآوردههای نفتی از آنها بخرد که قیمت بنزین ۷ هزار تومان میشود. همین قیمت باید از آنها خریداری شود و در کارت سوخت این تفاوت قیمت اعمال شود که همان ۱۵۰۰ تومان برای مردم میشود. این تفاوت قیمتی است که نفت را تامین میکنیم یعنی نفت ۸ تا ۱۰۰ دلاری را ۱۶ دلار به آنها میدهیم. با انجام این کار پالایشگاههای ما دیگر شرکت زیانده نخواهند بود و قاچاق سوخت از بین میرود. پالایشگاهداری در این صورت یک کار سودده میشود که حتی بخش خصوصی هم پالایشگاه میزند.
عضو اتاق بازرگانی ایران خاطرنشان کرد: وقتی اقتصاد رانتی شود از رقابتی بودن بیرون میآید. اگر ارز تک نرخی باشد رقابتی در بازار بوجود میآورد که در این رقابت، سلامت اقتصاد بوجود میآید.