بانک مرکزی عامل اصلی تعیین کننده نرخ ارز است. اینکه این نهاد اعلام می کند نگاهی به بازار ندارد کاملا نادرست است. بانک مرکزی از هر گونه افزایش نرخ ارز استقبال می کند. تابلوی تعیین نرخ ارز این نهاد نیز در راستای همراهی با نرخ ارز بازار آزاد است. در هفته های اخیر چه زمانی که دلار به زیر ۲۶ هزار تومان کاهش یافت و چه در شرایط فعلی که نرخ ارز به بالای ۲۸ هزار تومان رسیده، اتفاق مهم و خاصی که تاثیرگذار در بازار باشد، اتفاق نیفتاده است. مذاکرات به گونه ماه های گذشته در رفت و برگشت بوده و اینکه اخبار مذاکرات بتواند تاثیر گذار باشد، در شرایط فعلی نادرست است.
بانک مرکزی اراده ای در کنترل نرخ ارز ندارد. همراهی تابلوی نرخ ارز بانک مرکزی با نرخ بازار آزاد نشان می دهد این نهاد تعیین کننده نرخ ها است. اما عواقب آن را در نظر نمی گیرد. این اقدام بر دیگر بازارها تاثیر می گذارد و با رشد قیمت، شاهد افزایش قیمتها در دیگر بازارها و افزایش قیمت تمام شده کالاها خواهیم بود. در نتیجه گرانی ایجاد خواهد شد. با اینکه بانک مرکزی موضوع همراهی با نرخ دلار بازار آزاد را قبول ندارد اما شواهد نشان دهنده موافقت این نهاد با رشد قیمت ارز است.
در شرایط فعلی قیمت نفت هم افزایشی است بنابراین این عامل مهم نیز در راستای کاهشی شدن نرخ ارز حرکت کرده است. پس چرا باید نرخ ارز افزایشی باشد. البته در رابطه با مذاکرات هم نمی توان تاثیرپذیری بازار ارز را نادیده گرفت. اما در شرایط فعلی این گزینه تاثیرگذاری ندارد. در شرایط متفاوت تر، زمانیکه مذاکرات به بنبست میرسد و یا توقف مذاکرات را شاهد هستیم، رشد نرخ ارز طبیعی است.
از سوی دیگر هنگامی که مذاکرات از سر گرفته و اخبار مثبت از آن منتشر می شود، شاهد کاهش نرخ ارز و یک ثبات نسبی در بازار هستیم. در این شرایط سرمایهگذاران در فاز احتیاط میروند و در خصوص خرید و فروشهای خود دقیقتر عمل میکنند. بههرترتیب ما کارشناسان انتظار افزایش نرخ ارز را داریم و در کشوری با ۴۰ درصد تورم نیاز به این توضیح نیست که چرا تصور میکنیم قیمت ارز افزایش پیدا میکند. تصور ما از آینده قیمت ارز یک آینده صعودی است و شرط اینکه ما از این روند انحراف داشته باشیم مذاکرات است که روند افزایشی را متوقف کند و جلوی افزایش قیمت را بگیرد.