صفحه اصلی / اسلایدر / رکود سنگین ذر بازار مسکن
رکود سنگین  ذر بازار مسکن

تسهیلات خرید مسکن همچنان غیر جذاب است

رکود سنگین ذر بازار مسکن

کسب و کار نیوز- وام ها و تسهیلاتی که در چند سال اخیر برای خانه دار شدن مردم تدارک دیده شده عملا تاثیری در قدرت خرید و خانه دار شدن مردم نداشته است. وام خرید مسکن در حالی باید به خانه دار شدن مردم بینجامد که در واقعیت به دلیل گران بودن، کارایی خود را از دست داده است. کارشناسان اقتصاد مسکن بر این باورند که عرضه تسهیلات به سمت بازار تقاضا منجر به تورم می شود و تاثیری در تقویت قدرت خرید مردم ندارد. به باور فعالان بخش مسکن، تولید و ساخت مسکن تنها راه ساماندهی این بازار و راهکاری برای خانه دار شدن مردم است.

شایلی قرائی

به گزارش کسب و کار نیوز ، افزایش نرخ اوراق تسهیلات مسکن در معاملات فرابورس سبب شده بود تا استقبال از وام خرید مسکن از سوی مشتریان عادی کاهش یابد بانک مسکن نیز برای جبران این مشکل طرح‌هایی چون اعطای تسهیلات خرید مسکن به صورت نیمی از محل منابع داخلی بانک و نیمه دیگر از محل خریده اوراق تسهیلات مسکن را اجرا کند که تا حدودی در افزایش استقبال از دریافت وام مسکن مؤثر بود.

در همین رابطه مشاور وزیر اسبق راه و شهرسازی درباره تأثیر افزایش قیمت اوراق تسهیلات مسکن در هزینه تمام شده این وام گفت: طبیعی است وقتی ارزش اوراق افزایش می‌یابد خریداران مسکن باید پول بیشتری پرداخت کنند که این مابه التفاوت روی بهره وام کشیده می‌شود و باید آن را از مبلغ وام کم کنیم.

غلامرضا سلامی افزود: مثلاً اگر تسهیلات ۱۰۰ میلیون تومانی با نرخ سود ۱۷ و نیم درصد پرداخت می‌شود ولی مشتری ۱۰ میلیون تومان باید بابت خرید اوراق تسهیلات مسکن هزینه کند عملاً ۹۰ میلیون تومان وام دریافت کرده است و نرخ سود آن هم ۲۰ درصد خواهد بود.

این کارشناس اقتصادی ادامه داد: نسبت وام مسکن به قیمت مسکن در کشور ما بسیار پایین است در همه جای دنیا ۷۰ تا ۹۰ درصد قیمت مسکن را وام پرداخت می‌کنند به این معنا که مردم از پس اندازهای آتی خود خانه می خرند اما در ایران ۲۰ درصد قیمت مسکن را وام می‌دهند که از پس اندازهای گذشته آنها این تسهیلات پرداخت می‌شود و سبب کاهش قدرت خرید مسکن مردم شده است.

کمبود  عرضه مسکن

بیت‌الله ستاریان، کارشناس اقتصاد مسکن

وام مسکن و تسهیلاتی که برای خریداران بازار مسکن آماده می شود نشان از نگاه کوتاه مدت دولتها بر این بازار دارد. تسهیلاتی که به سمت تقاضا ارایه می شود آنقدر ناچیز است که جوابگوی تعداد کمی از خریداران و متقاضیان می شود. از طرفی دیگر اقساط این تسهیلات بالا است و توانایی مستاجران برای پرداخت آن کم است. مستاجرانی که توانایی پرداخت اجاره بها را ندارند چگونه می توانند اقساط سنگین وام های خرید مسکن را پرداخت کنند. به همین دلیل سالهای سال این تسهیلات بدون مشتری مانده است.

نگاه سیاست‌گذار به بخش مسکن همواره کوتاه‌مدت بوده و استراتژی برای این بخش نداشتند. در طول ۴۰ سال گذشته هیچ‌گاه اثر واقعی تسهیلات را در بخش مسکن مشاهده نکردیم. زیرا موضوع مسکن آنقدر بزرگ است که با حجم وام‌های فعلی هیچ‌گونه تناسبی ندارد. دولت‌ها یا شرایط بخش مسکن را درک نمی‌کنند یا ترجیح می‌دهند صورت مساله مسکن را کوچک کنند.

نگاه به حوزه مسکن باید نگاه اقتصادی باشد. مسکن یا ساختمان محصولی نهایی است که زنجیره وسیعی از تولیدات از مواد و مصالح اولیه، ثانوی و ترکیبی است و ریشه آن در اقتصاد کلان است. اشتباه دولت‌های ما از ابتدا این بوده که همواره بر اساس تقاضای مؤثر برنامه ریزی کرده اند. آنچه که در بستر مسکن طی ۵۰ سال گذشته وجود داشته هیچ تغییری نکرده است. بجز یک سری گفتمان‌هایی که بین مسئولان و وعده وعیدهایی که داده می‌شود در عرصه عملیاتی اتفاق خاصی نمی‌افتد. یک جا کلنگ ۲۰ هزار واحد زده می‌شود، جای دیگر ۳۰ هزار واحد به مرحله اجرا می‌رسد که عادی است و طی چند دهه گذشته همیشه همین اتفاق تکرار شده است.

در شرایط فعلی در حوزه مسکن با کسری تولید روبه رو هستیم. تولید به اندازه کافی نیست و عرضه با تقاضا مساوی نیست. در نتیجه ارزش مسکن بالا می‌رود و سبب افزایش قیمت می‌شود. راهکار آن بالا بردن تولید است، امری که از مدت‌ها قبل باید به آن پرداخته می‌شد. حتی اگر بتوانیم سالیانه یک میلیون واحد بسازیم که البته تقریبا محال است، باز هم زودتر از ۱۰ سال به نتایج مورد نظر در بازار مسکن دست پیدا نمی‌کنیم. زیرا در بخش عرضه کسری بسیار بالایی داریم.

تمام ضعف‌ها و خسارات مسائل اقتصادی در مسکن بروز پیدا می‌کند، به گونه‌ای می‌توان گفت که مسکن ضربه گیر اقتصادی ما شده است. تمام تلاطم‌هایی که در بخش اقتصاد دولتی با توجه به تدابیر و برنامه‌های عنوان شده به بخش مسکن تسری پیدا می‌کند. در درون بدنه بخش مسکن قاعدتاً نباید مشکلی وجود داشته باشد، اما تمام مشکلات به ریشه‌های اقتصادی به کشور برمی گردد و باید گفت که ریشه‌های اقتصاد کشور غلط است.

 

 

همچنین مطالعه کنید:

نسبت مالیات به GDP در ایران یک سوم متوسط دنیاست

به گزارش کسب و کار نیوز ، سید محمدهادی سبحانیان رئیس کل سازمان امور مالیاتی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.