طرح هایی که برای کنترل تورم و جلوگیری از رشد قیمتها ارایه می شود کارایی خاصی تا به امروز از خود نشان نداده اند. آدرس های غلط برای کنترل قیمت در بازارها منجر می شود کارآمدی طرح ها زیر سوال برود. طرح درج قیمت تولیدکننده بر روی کالاها منجر به دستکاری در قیمت مصرف کننده در کالاهایی مانند دستمال کاغذی، ماکارونی و بسیاری دیگر از کالاهایی خواهد شد که مردم روزانه با آنها سروکار دارند. از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که حجم کالاهای مورد نظر کمتر شود و این اصلا به نفع مصرف کننده نخواهد بود.
درست است که شبکه های توزیع قیمت را اعلام می کنند اما فروشنده بسته به بسیاری از عوامل دیگر مانند منطقه ای که آن کالا در آن به فروش می رسد قیمتها را تغییر می دهد. این بدان معناست که فروشنده برای کسب سود مبلغی را در نظر می گیرد اما مشخص نیست این مبلغ عادلانه تعیین شده است یا خیر. در این طرح تولیدکننده هر روز باید قیمت تولید را تغییر دهد و فروشنده نیز برای کسب سود قیمت را دستکاری کند. این طرح به نفع فروشنده ها است. اینکه چه اندازه فروشندگان قابلیت حساب و کتاب و تعیین قیمت را دارند خود جای سوال است. حتی اگر تعرفه مشخصی نیز برای سود فروشنده تصویب شود باز هم اجرای آن مورد ابهام است.
این طرح عملا شکست خورده است. حتی اگر هزار نفر مسوول هم دلایل خود را برای اجرای این طرح در جهت کاهش قیمتها مطرح کنند باز هم اجرای آن درست نیست. نظارت مهم است. باید در رابطه با برنج کیلویی ۸۰ هزار تومان پیگیری و نظارت وجود داشته باشد. در این طرح دلالان برای فریب مصرف کنندگان راه های دیگری را پیدا می کنند. مسوولان باید به دنبال تخلفات فروشگاههای زنجیره ای باشند. چرا قیمتها با تخفیف باز هم بالاتر از قیمت واقعی کالا است. درست است که در برخی کالاها این تخفیف ها به ارزانی کالا در این فروشگاهها منجر شده است اما تخلفات بیشتر از خدمات است. فروشگاه های همواره تخفیف چطور از پس هزینه های خود برمی آیند. این موضوعی است که باید برآن نظارت انجام شود.
سازمان حمایت بازرسی کشور نظارت صحیح بر روی قیمتها نداشتهاند. با هر تکان اقتصادی شاهد رشد قیمتها بودهایم. درصورتیکه با نظارت و کنترل صحیح این مشکل قابلحل بود.
اقتصاد ما در کنار تحریمهای خارجی با خودتحریمیهای داخلی نیز رو به رو است و رفع مشکلات و موانع داخلی به مدیریت و نظارت بر جریان فعالیتها اقتصادی باز میگردد. باید تلاش کرد ابتدا با رفع موانع، ثبات لازم را به بازار و به عرصه قیمتها بازگرداند. سپس در پی کاهش قیمتها رفت. زیرا کنترل تورم و ایجاد ثبات اگرچه مهم است اما مطالبه اصلی مردم کاهش قیمتها است. اگر با نقد سیاستهای انبساطی تنها به دنبال حل مشکل تورم از طریق درپیش گرفتن سیاستهای انقباضی، بدون توجه به سایر مسائل و حل دیگر مشکلات باشیم ممکن است به رکود و تورم بیشتر دامن زده شود.
برای کنترل تورم بانک مرکزی باید از تجربه کشورهای دیگر نظیر ارمنستان و امارات برای کنترل نرخ ارز بهره برده و با ثبات اقتصادی، پیشبینی را برای تولیدکننده فراهم سازد، از سوی دیگر باید منابع مالی به سمت تولید هدایت شود، تا با افزایش تولید شاهد کاهش قیمتها در بازار باشیم.