با تمام این موارد، نسبت سرمایهگذاران خرد یا افرادی که در رمز ارز ها سرمایهگذاری یا معامله کردند در مقایسه با سرمایهگذاری در بخش های دیگر بالا نیست. کل ارزش بازار رمز ارها در سال ۲۰۲۱ چیزی در حدود ۳ تریلیون دلار رسید که در مقایسه با کل بازار سرمایه ایالات متحده با ۴۸ تریلیون دلار در همین سال رقم کوچکی است اما همین حرکت و رشد بازار از مبلغ حدود ۸۵۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ به این نقطه، نشان می دهد که حرکت روشنی برای رشد ارزهای دیجیتال در آینده وجود دارد.
اما با این همه اخبار و حواشی در مورد بازار رمز ارز ها آیا آنها خوب هستند یا بد؟
شاید برای بررسی این موضوع باید به مهم ترین و معرف ترین رمزارز دنیا یعنی بیت کوین بپردازیم.
برای اینکه بتوانیم خوب یا بد بودن چیزی را بررسی کنیم باید اطلاعاتی در مورد تاریخچه استراتژی و روند های آن داشته باشیم. بیت کوین توسط شخصی یا مجموعه ایی در سال ۲۰۰۸ متولد شد که خالق یا خالقان آن نام خود را ساتوشی ناکاموتو گذاشته بودند. نکته مهمی که در این سال اتفاق افتاد ماجرای سقوط وال استریت بود. هم زمان با فروپاشی اقتصادی آمریکا و تعطیلی بسیاری از بانک ها و بی اعتمادی مردم ه سیسم بانکی زمان مناسبی بود تا یک ایده جایگزین برای سیستم اقتصادی قبلی مطرح شود.
حذف واسطه ها
یکی از ویژگی های بانک ها متمرکز بودن آنها و اعتماد مردم به این نهاد ها برای جابجایی پول، نقدینگی و انجام معاملات خود است اما اولین ویژگی رمزارز بیت کوین حذف واسطه ها بود.
خود این غیرمتمرکز بودن باعث ایجاد و روشی نو در سیستم اقصادی می شود که بانک یا نهاد اقتصادی واسط به صورت فعلی، که ما به آن اعتمادمی کنیم شاید از بین برود. یکی از سوالاتی که زیاد پرسیده می شود این است که اگر بانک یا نهاد واسطی وجود ندارد چطور باید اعتماد کنم؟ با دو مثال نوع اعتماد به سیستم فعلی را بررسی می کنیم:
سوال که پیش می آید این است که ما چگونه به بانک ها و یا موسسات مالی اعتماد کرده ایم؟ این اتفاق را در دو جنبه و با دو مثال می توانیم بررسی کنیم. چند سال پیش در کشور خودمان تب سود های بانکی ، باعث سرپرده گذاری مردم در این صندوق ها شد و رقابت زیادی برای جذب سرمایه با دادن سود بیشتر شکل گرفت و خسارتی که به مردم بعد از ورشکستگی بسیاری از این صندوق ها تحمیل شد را یادمان نرفته است. این موسسات مالی مجوز داشتند ولی ورشکست شدند و یا جریان سال ۲۰۰۸ در آمریکا که بسیاری از بانک ها ورشکسته شدند و این بار ورشکستگی به دوش مردم با تورم و دادن مالیات بیشتر برای جبران خسارت افتاد.
ارزش ذاتی پول:
یکی از ایرادها به این نوع رمزارزها این است که خلق پول از هیچ می کنند و فقط تعدادی اعداد دیجیتال(بیتی) در دنیای دیجیتال است. در کل پول از زمان های قدیم و قیل از میلاد مسیح به شکل های گوناگون در جوامع مختلف و به اشکال مختلف وجود داشته است مانند صدف که از آن برای خرید و فروش استفاده می شد تا طلا و نقره و عملا قرار دادی بود بین مردم یک جامعه برای راحت کردن مراحل معاملات. اما واقعا سوال این است این پولی که در دستان ما قرار دارد چه ریال و چه دلار و یا ارز دیگر چه پشتوانه ایی دارند؟ دلار آمریکا بر خلاف سالیان قبل ( قبل از ۱۹۷۳) چه پشتوانه و اعتباری دارد به جز این است که یک کاغذ با امضای دولت آمریکا است.
از تمامی شرایطی که یک پول را ارزشمند می کند مانند
قابلیت تعویض( هر پول با پول معادل خود تفاوتی نداشته باشد و بتوان آنها را با هم تعویض کرد)، محدود بودن(به تعداد زیادی از آن وجود نداشته باشد)، قابلیت تقسیم به واحد های کوچکتر، قابلیت جابجایی، قابلیت نقدشوندگی، بیت کوین همه را دارد و شاید یک نکته مهم در مورد آن وجود دارد که نتوانسته هنوز به طور کامل به دست بیاورد و آن مشروعیت است.
همه با هم برابر هستند؟
مسئله دیگر این است که چه کسی حق این را دارد که برای بقیه تصمیم گیری کند؟ کشوری مانند آمریکا یا اتحادیه اروپا که ارز های خود را برای مبادلات جاری در سراسر دنیا مرسوم کرده اند به چه حقی اجازه داد و ستد را می توانند از کشوری بگیرند و مانع جابجایی پول و سرمایه آن کشور شوند. مانند اتفاقی که در شرایط تحریمی برای کشوری مانند ما افتاده است و شاید بیت کوین و در کل رمزارز ها یک راه حل جایگزین برای بسیاری از کسب و کار ها بود.
سوال این است
چرا آمریکا حق دارد اما اتیوپی نه؟ یا اروپا حق دارد اما بنگلادش نه؟
یا کشور چین که تمامی معاملات یا استخراج رمز ارز ها را ممنوع کرده است به این علت که بر روی آن کنترلی ندارد و یا اینکه رمزارز یوان را راه اندازی کرد که بر خلاف ایده اصلی بیت کوین که نهاد واسط حذف می شد و مهم ترین بخش آن بود، دولت چین خود رمزارز یوان را تولید و به بازار ارائه می کند مانند کاری که قرار است در کشور ما صورت بگیرد و غیر متمرکز بودن را نفی میکند.
شفافیت کمتر شده است یا بیشر؟
بر اساس چیزی که در طراحی شبکه بیت کوین اتفاق افتاد، همه کسانی که در بستر این شبکه قرار بگیرند از نقل و انتقالات داخل شبکه مطلع می شوند اما اینکه چه کسی بیت کوین را به چه کسی انقال داده را نه. یعنی سیستم بر اساس کوین ها تعریف شده که در شکه جابجا می شوند نه آدم هایی که آن ها را جابجا میکنند. خود این مسئله باعث شده که نگاه منفی نسب به بیت کوین ایجاد شود با طرح موضوعاتی مانند بهترین راهکار برای انقال پول و تامین مالی تروریسم ،قاچاقچیان و خلافکاران است، اما آمار نشان میدهد کمتر از یک درصد از کل تراکنشهای بیتکوین در سال ۲۰۲۰ با فعالیتهای غیرقانونی در ارتباط بوده است که با این وجود بیشتر فعالیتهای غیرقانونی درگیر با رمزارز ها، کلاهبرداریهای مالی بودهاند و این داراییها نقش پررنگی در تامین مالی تروریسم، قاچاق انسان یا تجارت مواد مخدر نداشتهاند.
اینکه شفافیت بیشتر شده و یا کمتر همچنان جای بحث دارد و باید دید از چه منظری به شفافی نگاه میکنیم.
حریم شخصی و دموکراسی
یکی از نکای که وجود دارد مردم در اکثر زمینه ها دست دارند حریم شخصی آنها به شدن رعایت شود ولی در مورد پول همچنان دوس دارند یک نفر سومی آن را تایید کند. به مسئله ایی که با بوجود آمدن اینترنت در دهه ۹۰ میلادی برای اینترنت اتفاق افتاد فکر کنیم، یک رشد تصاعدی، یک بحران بزرگ در کسب و کار ها و سرمایه گذاری ها و بعد پیدا کردن مسیر درست و ایجاد راه های جدید در زندگی روزمره انسان ها. اگر سال ۱۳۷۰ شما ساکن شهر تهران بودید و میخواستید یک کسب وکار ( فروش پوشاک)راه اندازی کنید، این مسیر برای شما چگونه بود؟ باید یک مکانی می خریدید و یا اجاره می کردید- اجناس را در مغازه عرضه می کردیدو کار فروش را انجام می دادید حال اگر می خواستید همین نوع مغازه را برای مشتریانی در شهر شیراز ارائه کنید چی؟ باید همین مراحل را در شیراز تکرار می کردید. اگر به کسی که در آن سال بود می گفتید که شما با سرمایه گذاری در یک کسب وکار در سطح یک مغازه شاید کمتر اما به مشتریان سراسر ایران دسترسی دارید چه جوابی می شنیدید؟ اگر به کل دنیا چه جوابی؟
یا به بسیاری از تلویزیون های دنیا می گفتید دیگر شما تنها صاحب ایجاد محتوا در سطح جهانی نیستید و این افراد ساده جامعه و نه لزوما آشنا به تولید محتوا و برنامه سازی و با هزینه های کمتر محتوا تولید می کنند شاید قابل باور نبود. احتمالا آنها فکر می کردند شما دیوانه هستید و یا ا خنده از کنار شما عبور می کردند اما به لطف اینترنت و برنامه هایی مانند یوتیوب، اینستاگرام و غیره شما اکنون می تو انید این کار ها را بکنید. این یعنی دموکراسی در حوزه کسب و کار.
اما سوال این است چرا در حوزه مالی این کار انجام نشود؟
اصولا تغییرات در این حوزه به کندی حرکت میکند، اما چیزی که مشخص است نیاز به تغییرات در این حوزه احساس می شود این که بلاکچین جواب این سوال است یا نه مشخص نیست اما این که با این همه تغییرات در سراسر حوزه ها نیاز به تغییر در این سیستم حس می شود شکی نیست.
کاری که بیت کوین و در کل، رمز ارزها انجام میدهند چیزی است شبیه به اینکه یک ابزار معاملاتی از دل خود مردم بیرون بیاید و خود مردم روی آن کنترل داشته باشند.
نتیجه گیری:
تمامی موارد بالا بر اساس ایده بیت کوین بررسی شده است و قطعا ایراد های زیادی از لحاظ فنی به این ایده وارد است اما با تغییرات دنیا باید فکری به حال حوزه مالی کرد. قطعا چون با سرمایه آدم ها سر و کار داریم موضوع حساس می شودو ریسک آن بالا میرود اما از ترس مردن نباید خودکشی کرد یا اینکه چون هواپیما امکان سقوط دارد از آن ترسید همانطور میدانیم آمار مرگ با هواپیما از همه وسایل نقلیه کمتر است اما باید به فکر هبود هواپیما باشیم یا وسیله ایی بهتر اختراع کنیم.
سعید رازی – دانشجوی ارشد کارآفرینی دانشگاه تهران