باید فرآیند اجرا و تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی را به درستی اجرا کنیم نه اینکه بهطور کلی صورت مساله حذف شود. چرا که تضمینی وجود ندارد که قیمتها و تورم افزایش نیابد. نباید اقدامی انجام شود که برخی ها که در این مدت از دلار ۴۲۰۰ تومانی سود بردند، دوباره از این موضوع سوءاستفاده کنند.
در اعطای کارت اعتباری و راهکارهای اینچنینی هم هیچگونه تضمینی وجود ندارد که بتواند قیمتها را حفظ و سفره افراد کم درآمد را تقویت کند. در کشور ما که نرخ تورم بنا بر خوشبینانهترین پیشبینیها و گزارشها بیش از ۴۰ درصد است، چنین اتفاقی بهمعنای کاهش ارزش واقعی درآمدهای مالی دولت است، این در حالی است که اکنون قوه مجریه خود دچار مضیقه شدید درآمدی است.
ثبات نرخ ارز و بازار و داشتن رژیم مشخص ارزی نیز اقدام مهم دیگری است که باید صورت گیرد. همچنین می بایست جلوی صدور دستورالعمل ها و مصوبه های متعدد که بازارهای مختلف و تولیدات را دچار نوسانات قیمت می کنند گرفته شود. تازمانی که ثبات در بازار ارز، طلا و… وجود نداشته باشد منابع به جای اینکه صرف کارهای مولد شود به سمت سوداگری در بازار خواهد رفت.
در این بین متاسفانه بانک های ما هم دچار این چالش جدی شده اند و شاهدیم که بانک ها خود به بنگاه های اقتصادی بدل شده و سرمایه های بانک ها به جای اینکه به سمت تولید و اقتصاد مولد برود در مسیر بنگاه داری هزینه می شود و در این بین می بینیم که صنایع دچار چالش جدی سرمایه در گردش هستند و وقتی این اتفاق می افتد برای جبران هزینه هایشان قیمت ها را دچار می دهند و این باعث افزایش تورم می شود.
همه مشکلات ما از برجام و تحریم نیست. ما شاهد خود تحریمیها، اختلاسها، احتکارها و افزایش طمعی هستیم که هر روزه شاهد افزایش قیمت دلبخواهی در سطح همه کالاهاییم؛ این که به تحریم ربط ندارد. اگر منظور ایشان این است که تحولات اخیر ربطی به برجام ندارد که بله درست است اما کاهش ذخایر ارزی، کاهش فروش نفت و کاهش تولید خودرو قطعا به برجام ربط دارد. الان شما از تولیدکنندگان داخلی کشور بپرسید که چرا تولید خودروی خود را افزایش نمی دهید می گویند به دلیل تحریم کشورهای دیگر به ما قطعات نمی دهند. چرا باید قیمت یک خودروی ساده ایرانی به ۲۰۰ میلیون تومان برسد.
هنوز دقیقا مشخص نیست چه عاملی سبب شده که باوجود کاهش قدرت خرید مردم در سالهای گذشته، انتظارات تورمی بر بازار حاکم باشد و تا کجا بنا است قیمتها افزایش یابند.