منحنیهای کلان اقتصادی در حوزه مسکن نشان دهنده رکود یا افت قیمت نیست و نخواهد بود. در طول سالهای گذشته هیچ وقت قیمت مسکن پایین نیامده است. در مقاطعی راکد بوده اما رکود تورمی نهفته داشته است. بدین معنی که در مقاطع رکود، قیمتها مثل یک فنر جمع شده و بعد در زمان رونق، پرش کرده است. تعداد واحدهای مسکونی، کمتر از تقاضا است و قیمت خانه بالا میرود؛ اجاره بها نیز به تبعیت از آن رشد میکند و نمیتوان با دستورالعمل و اقدامات پلیسی، بازاری را که ۹۵ درصد در اختیار بخش خصوصی است کنترل کرد.
در طول ۵۰ سال به دلیل کمبود عرضه نسبت به تقاضا نتوانستهایم مشکل بازار مسکن را حل کنیم. اما میبینیم که هنوز رسانهها، تلویزیون، روزنامهها و کارشناسان حرفهای تکراری میزنند که انگار از گذشته درس نگرفتهاند. مساله مسکن را در حد نوسانات کوتاه مدت میبینند. یک ماه معاملات و قیمت اندکی پایین میآید با آب و تاب از ریزش قیمتها صحبت میکنند؛ غافل از اینکه مسکن در درازمدت بالاترین نرخ رشد را بین بازارهای موازی داشته است. ساماندهی وضعیت مسکن، برنامهای دراز مدت است و باید توجه داشت مشکلات این بخش سابقه ای ۵۰ ساله دارد و ما در نیم قرن گذشته درگیر مشکلات بخش مسکن بودهایم.
بیش از نیمی از جامعه ما با مشکل تامین مسکن درگیر است، و درگیری این بخش مختصر نیست بلکه ۴۸ درصد سبد خانوار به این موضوع اختصاص دارد. بنابراین مسکن، مشکل بسیار بزرگ و عظیمی محسوب میشود و دولتهای قبلی نتوانستهاند این مشکل را حل کنند. برای ایجاد تعادل در بازار مسکن احتیاج داریم تا ساختار اصلی اقتصاد را درست کنیم. در این صورت صنعت ساختمان و بازار مسکن که ۹۵ درصد آن در اختیار بخش خصوصی است و ۷۰ درصد اشتغال و صنایع وابسته کشور به طور مستقیم و غیرمستقیم به آن وابسته است راه میافتد. البته با توجه به کسری ۵ میلیون واحد مسکونی، فرآیند متعادلسازی بازار مسکن بین ۱۰ تا ۲۰ سال طول میکشد.