سرمقاله:
اخبار مرتبط با برجام، شروع مذاکرات یا به تاخیر افتادن آن تاثیر بسیاری بر روی نوسانات نرخ ارز دارد. اگر اخبار مرتبط با مذاکرات حاکی از آغاز آن باشد می تواند به بهبود وضعیت قیمت دلار بینجامد. از سوی دیگر اگر صحبت از سختگیری ها و به تاخیر افتادن مذاکرات باشد نرخ ارز روند صعودی را خواهد داشت. همانگونه که در هفته ها و روزهای اخیر شاهد هستیم اخبار برجامی شاید دیگر تاثیر درستی بر نوسانات نرخ ارز نخواهد گذاشت. به هر ترتیب وخامت و یا بهبودی اوضاع مذاکرات یک سیگنال تعیین کننده در بازار ارز بوده و خواهد بود. هرچند در حال حاضر نمی توان روی هیچ کدام از گزینه های وخامت و اخبار بهبودی حساب کرد اما پیش بینی محتمل این است که نرخ ارز فعلا یک شیب ملایم را به سمت بهبود طی خواهد کرد.
چراکه بعید است اوضاع از این وخیم تر شود. آمریکا تا اندازه ای که جا داشته و توانسته اوضاع را وخیم کرده است. بنابراین انتظار برای رویه بهبود نرخ ارز محتمل تر است اما باز هم نمی شود به صورت صددرصدی روی این وضعیت حساب باز کرد. اما عامل دیگری که در نوسانات نرخ ارز مهم است، خواست بانک مرکزی است. نرخ ارز برخی مواقع کمک حال دولت می شود. بانک مرکزی باید با توجه به شگل گیری مدیریت جدید، تکلیف خود را بایت رژیم ارزی و سیاست ارزی روشن و مشخص کند.
زمان ریاست آقای همتی نرخ ارز شناور مدیریت شده را داشتیم که بنابر نیاز و خواست بانک مرکزی، نرخ ارز در برخی روزها افزایش و در برخی روزها کاهش داشت. اما در شرایط فعلی با احتمال دور زدن تحریمها، آزادسازی منابع بلوکه شده و افزایش فروش نفت، دلیلی برای وخامت اوضاع وجود ندارد.
اما پیشنهاد میشود حتما نظام ارزی، شناور مدیریت شده باشد و محدودهای برای نرخ ارز تعیین شود تا هر روز شاهد نوسانات قیمتها، بورس سازی و سوداگری در بازار ارز نباشیم. زیرا نوسانات مداوم نرخ ارز انگیزه فعالان اقتصادی از بین میرود و آنها امکان پیشبینی آینده اقتصاد را نیز از دست میدهند. آنچه تاکنون از سیاستهای ارزی دولت جدید قابل مشاهده است، متفاوت از دورههای قبل نیست و در این زمینه ابتدا باید نظام ارزی بانک مرکزی مشخص شود، اینکه نظام ارزی آن شناور مدیریت شده یا رها شده است.
این اواخر بانک مرکزی هیچ واکنشی در این خصوص نداشته و هیچ حرفی هم از مدیریت این بازار نزده است و در بخش ارزی کشور کاملا سکوت حکمفرما شده است و این موضوع اصلا نشانه خوبی نیست و بانک مرکزی هر چند به این قضیه آگاه است اما به نظر میرسد هیچ برنامهای برای آن ندارد. اینکه نرخ دلار ۲۸۰۰۰ تومان باشد یا ۳۰۰۰۰ تومان چندان اهمیتی برای این نهاد ندارد اما اینکه دولت کسری بودجه خودش را میتواند از این طریق تامین کند یا نه برای این نهاد مهم است اما به اعتقاد بنده اشتباه ترین راهی که کسری بودجه دولت را از آن طریق تامین کنند،همین افزایش نرخ ارز است چرا که تبعات آن کم نیست و گرانی همه کالاها را در پی دارد.