شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، همچنین مرکز پژوهشهای مجلس پیشبینی کرد ۶۷ درصد از منابع بودجه در سقف اول تا انتهای سال۱۴۰۰ محقق شود، در این صورت و با فرض تحقق ۱۰۰ درصدی مصارف، بودجه سال۱۴۰۰ حدود ۳۰۷ هزار میلیارد تومان کسری غیرقابل تأمین خواهد داشت. شایان ذکر است که برای محاسبه کسری بودجه ساختاری سال ۱۴۰۰، لازم است تا رقم اوراق بدهی و استقراض از صندوق توسعه ملی به کسری غیرقابل تأمین اضافه شود. این عدد در حدود ۴۷۰ هزار میلیارد تومان است.
فرصت سوزی در مالیات ستانی
مرتضی افقه، اقتصاددان
ظرفیت درآمدزایی بیشتری برای دولت از شناسایی و اخذ بیشتر مالیات از روشهای معمول وجود ندارد. بنابراین دولت به دنبال ایجاد پایه های جدید مالیات ستانی مانند اخذ مالیات از خانه ها و خودروهای لوکس است. دولت از روی ناچاری به دنبال این پایه های جدید مالیات ستانی برای درآمدزایی رفته است اما به دلایل بسیار تحقق این درآمدها نیز در ابهام قرار دارد.
شناسایی گروههای هدف وقت گیر است و عملیات اجرایی آن طولانی مدت خواهد بود. همانطور که در سالهای اخیر شاهد فرصت سوزی در مالیات ستانی از خانه ها و خودروهای لوکس هستیم. این روند ادامه دار شده است. همچنین مشخص نیست درآمدهایی که این مالیات های جدید حاصل می شود بتواند رقم کلان کسری بودجه را پوشش دهد. به هر حال تامین پایه های جدید مالیاتی و شناسایی آن بسیار وقت گیر است. از سوی دیگر با توجه به رکودی که در کشور در تولید، قدرت خرید مردم و رشد بیکاری حاکم است طبیعی است که منابع مالیاتی معمول هم خیلی قابل وصول نیستند. حاصل این اتفاق افزایش کسری بودجه است.
به نظر می رسد در این بین دولت چاره ای جز حل تحریم ها ندارد. حکومت گریزی ندارد جز اینکه مشکل تحریم ها را حل کند. به هر ترتیب هم منابع درآمدی و هم منابعی که از آن برای جبران کسری بودجه برداشت می شود تهی شده است. به دلیل تحریم ها طولانی مدت تمام منابع مصرف شده و رو به اتمام است. به عبارتی دیگر یکی از راههای باقی مانده برای کسری بودجه، استقراض از بانکمرکزی یا فروش اموال دولتی یا فروش اوراق مشارکت یا بدهی و قرضه است اما بهنظرم آنچه در سالهای گذشته ظرفیت داشته از این بخش استفاده شده است.
دولت باید با حل مشکل تحریم ها به سمت فروش نفت بازگردد. هرچند فروش نفت نیز تا مدتها نخواهد توانست کسری بودجه را پوشش دهد. به هر حال در طول این سالها مشتریان نفتی ایران به سمت دیگر کشورها برای تامین نفت مورد نیاز خود رفته اند. دولت می بایست در ابتدای راه پس از حل مشکل تحریم ها به ارزان فروشی نفت وارد شود تا بتواند در بازار رقابت کند. به دلیل غیبت طولانی مدت در بازارهای جهانی ایران نمی تواند نفت را به قیمت بازار بفروشد چراکه مشتری ندارد. تنها چاره جبران غیبت طولانی مدت، ارزان فروشی برای جذب مشتری است. بنابراین تا مدتها پس از آغاز فروش نفت نیز نمی توان به پوشش کسری بودجه از طریق درآمدهای نفتی خوش بین بود. این در حالی است که در زمانی که تحریم هم نبودیم اتکا به درآمدهای نفتی موجب آسیب پذیری اقتصاد ایران شد.
بهتر است دولت به دنبال راهکار اساسی تری برای پوشش کسری بودجه برود. راه نهایی این نیست که به درآمدهای نفتی آویزان بمانیم. باید تغییرات اساسی در ساختارها ایجاد شود. باید تحول اساسی در اقتصاد کشور روی دهد. تولید رونق پیدا کند. اما به طور قطع اگر روابط تجاری ایران بهبود پیدا نکند، هیچ برنامهای در بهبود شرایط اقتصادی کشور از جمله کاهش نرخ تورم نتیجه بخش نخواهد بود و دولت در اقتصاد زمینگیر میشود.