سرمقاله:
اخبارهای ضد و نقیض بسیار زیادی در شش ماه اول سال در حوزه برجام و ارتباطات کشور با حوزه ها و کشورهایی که در برجام شرکت دارند منتشر شد. این تنوع و تناقص در اخبار موجب شد تا خیلی ها تصمیمات غلط بسیاری بگیرند بنابراین گویا قرار بر این است که با این نوع اخبار با احتیاط بیشتری برخورد شود. به عبارتی دیگر قرار بر این است که حساسیت زیادی در برابر این اخبار نشان داده نشود. به همین دلیل حساسیت فعالان بازار به این اخبار کاهش پیدا کرده است.
اما در شش ماه دوم سال، وضعیت بازار کاملا به اقدامات عملی و نتایج عملی توافقات با خارج از کشور وابسته خواهد بود. اگر بین ایران و عربستان توافق صورت بگیرد و سفارت خانه ها مجدد بازگشایی شوند قطعا پیام بسیار خوبی به بازار خواهد بود که می تواند جلوی شتاب نرخ ارز نسبت به اخبار منفی را بگیرد. از سوی دیگر اگر طرفین به برجام بازگردند، نیاز به برجام پلاس و توافق جدیدی در کار نباشد و تحریم های برجامی کلا برداشته شود می تواند تاثیر بسیار بالایی در بازار داشته و نرخ دلار را از رشد بیشتر باز دارد.
این در حالی است که خیلی به کاهش نرخ دلار امید نداریم چراکه اقتصاد ایران به دلار نزدیک به ۲۵ هزار تومان عادت دارد. چسبندگی در این حوزه شکل گرفته و مقاومت در برابر کاهش قیمت وجود دارد. البته تمام کسانی که در دارایی های وابسته به دلار سرمایه گذرای کرده اند نیز از جمله عوامل دیگر مقاومت دلار در برابر کاهش قیمت هستند. این افراد قادر به تاثیرگذاری هستند و مقاومت دلار به کاهش قیمت را بالا می برند. همچنین در شرایط کنونی، اقتصاد کشور به شرایط موجود در محدودیت واردات، محدودیت ارتباط با خارج و محدودیت های اقتصادی به نوعی تطابق پیدا کرده و در حال پذیرش و تبدیل شدن به عادت است. بنابراین به نظر می رسد که انرژی هایی در اقتصاد وجود دارد که حتی اگر برجام تحقق پیدا کند باز هم فقط می توان جلوی شتاب نرخ ارز را گرفت و نمی توان انتظار کاهش قیمتها را داشت.
اگر هم شرایط برگشت به برجام بوجود بیاید و محدودیتی در برابر فروش نفت ما ایجاد نشود باز هم نمی توان انتظار فروش دو و نیم میلیون بشکه نفت را داشت. چراکه بخش بزرگی از خریداران نفت ما مجبور به تغییر تکنولوژی خود از نفت ایران به دیگر کشورها شده اند. تقریبا جهان به بازار نفتی که ایران در آن کمترین نقش را دارد تبدیل شده و به همین دلیل چشم انداز درآمدهای ارزی دولت هم خیلی مناسب نیست.
از سوی دیگر ۴۰۰ هزار میلیارد تومان مجلس به بودجه پیشنهادی دولت اضافه کرده و این بدان معناست که به همین اندازه در بودجه امسال کسری داریم. دولت هم بنا ندارد که بودجه را به مجلس را برگرداند و مبلغ را کسر کند. پس بودجه به شدت انبساطی عملیاتی می شود. نقش عملیاتی شدن آن در شش ماه اول سال به گونه ای بوده است که نقدینگی از ۳ هزار هزار میلیارد تومان به ۴ هزار هزار تومان رسیده است. یعنی هزار هزار میلیارد تومان به نقدینگی در طول یک سال اضافه شده است. پس دولت قصد کشیدن افسار نقدینگی را ندارد. پس در برابر حجم موجود ارز قابل مبادله در بازار، نرخ رشد ارز حداقل باید به اندازه نرخ رشد نقدینگی که بیش از ۴۰ درصد است، رشد داشته باشد. اینجاست که کاهش نرخ ارز کاملا دور از انتظار می شود.