سرمقاله:
سیاست مالیات بر ارزشافزوده و نحوه اجرای آن مهمترین دغدغه و مشکل تولیدکنندگان است. کاهش مالیات بر تولید یکی از وعده های رئیس جمهور دولت سیزدهم در جریان انتخابات بود. باید این وعده عملیاتی شود و صحبت های وزیر صمت نیز در راستای تحقق بخشیدن به این وعده است. فاطمی امین به عنوان وزیر صمت از کاهش مالیات بر تولید از ۲۵ درصد به ۱۰ درصد در طی ۴ سال خبر داده است. البته مجری این کار وزارت اقتصاد است و باید وزیر اقتصاد برای اجرایی شدن آن پیشقدم شود. وزیر اقتصاد می بایست ماده پیشنهادی این لایحه را آماده و برای تصویب به مجلس ارایه کند.
تولید برای پا گرفتن باید سودآور شود. تولید کننده بخشی از سود را به عنوان مالیات به دولت پرداخت می کند. اما اگر قرار است تمامی بخش ها به یک میزان مالیات بپردازند تولید دیگر جذابیتی نخواهد داشت و جذابیت تولید برای سرمایه گذار و واحد تولیدی از بین خواهد رفت. مالیات تولید برای واحدهای شناسنامه دار و واحدهایی که شناسایی شده اند مشخص است و سازمان امور مالیاتی باید به دنبال فراریان مالیاتی باشد. باید به دنبال واحدهای تولیدی که شناسنامه ندارند و فعال هستند رفت و مالیات ستانی از آنها در دستور کار قرار بگیرد. این بدان معناست که بخشی از فعالیت کارگاههای غیررسمی در کشور و فرار مالیاتی مربوط به خلأهای موجود در نظام جامع مالیاتی بوده که یکی از چالشهای اصلی بخش تولید بهشمار رفته و صنعتگران را به سوی فعالیت بهطور غیررسمی سوق میدهد. وصول مالیات نیازمند سازکار و سیستمهای دقیق و کارآمد در سطح کشور است.
درست است که برای اداره کشور درآمد مالیاتی لازم است بنابراین سازمان مالیاتی باید برای جلوگیری از کاهش درآمد به دنبال افزایش چتر مالیاتی برای فراریان مالیاتی باشد. باید از سایر شاخص های مالیاتی، درآمدزایی کنند. تنها تولید را برای دریافت مالیات مد نظر قرار ندهند. سیاست ارزشافزوده باید به نحوی اجرا شود که هزینههای دریافتی از مصرفکننده نهایی دریافت و هزینه آن به دوش تولیدکنندگان نیفتد.
طرح صندوق مکانیزه فروش که اصلا اجرایی نشد سازوکار مناسبی برای دریافت مالیات است. این سازوکار در کشور درست و مناسب عملیاتی نشد.یکی از راه های که می توان از فرار مالیاتی جلوگیری کرد همین صندوق ها هستند که باید توسط سازمان امور مالیاتی پیگیری شود. متاسفانه سایر بخش ها بدون اینکه مالیات خود را بدهند از مالیات فرار می کند و مالیات بر دوش تولید می افتد. بار دیگر بخش ها را نیز تولید به دوش می کشد و با این حجم از مالیات تولید از رونق افتاده است. بنابراین ضرورت دارد برای موانعزدایی از صنعت و تولید، اصلاح قوانین مالیاتی هرچه زودتر انجام شود تا تولیدکنندگان و مصرفکنندگان تکلیف خود را در اینباره بدانند و صنعت در شرایط کاری بهتری به فعالیت تولیدی خود ادامه دهد.