شایلی قرائی
این در حالی است که در تمام برآوردهای آماری از تاثیرات تورم بر مردم، روستائیان متحمل بیشترین آسیب و خسارت از رشد فزاینده و غیرقابل کنترل تورم شده اند. یک کارشناس اقتصادی در این رابطه می گوید: تورم همیشه به ضرر افرادی است که درآمدهای ثابت دارند. مانند کارمندان، کارگران و افرادی که در لایه های پایین قرار دارند. این افراد از تورم صدمه جدی می بینند. قدرت خرید شان به شدت کاهش پیدا می کند. اگر نرخ تورم ۴۰ درصد است قدرت خرید آنها ۴۰ درصد کاهش پیدامی کند. یعنی اگر سفره آنها اول سال ده نان داشت در آخر سال تنها توانایی خرید ۶ نان دارد. سهراب دل انگیزان اضافه کرد: در شرایط تورمی شدید افراد به تماشاچی تبدیل می شوند و سرمایه ها مثل یخ آب می شده و کارایی نخواهد داشت. این شرایط موجب می وشد طبقه ای کوچک وضعشان خیلی خوب شود و طبقه ای بزرگ مانند روستائیان و افراد کم درآمد وضعشان خیلی بد شود.
گزارش تازه مرکز آمار نکات جالب زیادی دارد از آمارهای مربوط به قدرت خرید مردم گرفته تا اعدادی که به ما نشان میدهند عدهای نه تنها مشکلی با افزایش قیمتها نداشتهاند بلکه در زمینه ملک و خودرو سرمایهگذاری بیشتری هم کردهاند و فشار اصلی تورم و کاهش قدرت خرید مربوط به طبقات پایین درآمدی و روستائیان بوده است.
بر اساس گزارش مرکز آمار تورم نقطه به نقطه برای کل خانوار کشور در تیرماه ۴۳.۶درصد گزارش شده است. تورم ماهانه تیر برای کل خانوارهای کشور برابر با ۳.۵ درصد بودهاست که بیشترین تورم ماهانه مربوط به استان لرستان با ۵.۹ درصد و کمترین مربوط به استان همدان با ۱.۴ درصد بود. همچنین تورم ماهانه برای خانوارهای شهری و روستایی برابر با ۳.۶ و ۳.۲ گزارش شدهاست. تورم نقطهبهنقطه برای کل خانوار کشور در این ماه نیز ۴۳.۶ درصد گزارش شدهاست؛ به این معنا که میانگین هزینه خانوارهای کشور در اولین ماه تابستان امسال نسبت به ماه مشابه سال گذشته ۴۳.۶ درصد افزایش یافتهاست. بیشترین و کمترین تورم نقطهبهنقطه تیر ماه به ترتیب مربوط به استان ایلام با ۵۳.۹ و استان تهران با ۳۷.۷ درصد بود.
تورم نقطهبهنقطه خانوارهای شهری ۴۲.۹ درصد و خانوارهای روستایی، ۴۷.۷ درصد بودهاست. تورم سالانه کل کشور نیز در این ماه به ۴۴.۲ درصد رسید که استان کردستان با ۵۰.۱ درصد، بیشترین و استان قم با ۴۰.۲ درصد، کمترین تورم سالانه را ثبت کردند. تورم سالانه معیاری است که میانگین افزایش هزینهها را طی ۱۲ ماه گذشته نسبت به مدت مشابه پیش از آن اندازهگیری میکند. در تیر ماه تورم سالانه خانوارهای شهری و روستایی نیز به ترتیب برابر با ۴۳.۷ و ۴۷.۳ درصد بودهاست.
تبعات افزایش شکاف طبقاتی
سهراب دل انگیزان، کارشناس اقتصادی
در موضوع تورم و تاثیرات آن، اصولا جامعه را به دو گروه با درآمدهای ثابت و درآمدهای غیر ثابت تقسیم بندی می کنیم. تورم همیشه به ضرر افرادی است که درآمدهای ثابت دارند. مانند کارمندان، کارگران و افرادی که در لایه های پایین قرار دارند. این افراد از تورم صدمه جدی می بینند. قدرت خرید شان به شدت کاهش پیدا می کند. اگر نرخ تورم ۴۰ درصد است قدرت خرید آنها ۴۰ درصد کاهش پیدا می کند. یعنی اگر سفره آنها اول سال ده نان داشت در آخر سال تنها توانایی خرید ۶ نان دارد.
البته فقر تنها اینگونه ظهور پیدا نمی کند. فقر زوایای متعددی دارد و همه فرآیندها و عوامل ایجادکننده فقر در سال ۱۳۹۹ دیده میشود. علاوه بر تحریم، تورم شدید، کاهش برخورداری مردم از رفاه اجتماعی، کرونا نیز از دلایل رشد فقر بود. این در حالی است که در سالهای متوالی که کشور با تورم بالا روبرو است امید خانه دار شدن هم از بین می رود. امید به خرید خودرو برای افرادی که می خواهند با این وسیله نان شب خود را تهیه کنند ار بین می رود. رهن و اجاره مغازه برای کسب درآمد بالا می رود و امید به کسب و کار در حالی که رهن یک مغازه حداقل ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه می خواهد به طور کلی محو می شود.
اینجاست که حتی مردم عادی همواره در تلاش برای گرفتن وام هستند که وام اخذ شده را به ارز، طلا، مسکن، ملک، سهام، اتومبیل، کالاهای مصرفی بادوام و هر نوع دارایی حقیقی دیگر تبدیل کنند. تورم تخصیص منابع را هم به هم می زند و جریان سرمایه از روال عادی خود خارج می شود.
جریان دلالی و سوداگری در برخی بازارها و رکود در برخی بازارهای دیگر حکمفرما می شود. تمامی این اتفاقات موجب می شود امید برای موفقیت و تلاش برای ریسک کردن در جامعه از بین برود. همچنین در شرایط تورمی شدید افراد به تماشاچی تبدیل می شوند و سرمایه ها مثل یخ آب می شده و کارایی نخواهد داشت. این شرایط موجب می وشد طبقه ای کوچک وضعشان خیلی خوب شود و طبقه ای بزرگ مانند روستائیان و افراد کم درآمد وضعشان خیلی بد شود. این شکاف خیلی بزرگ موجب شکافهای بزرگ اجتماعی و اقتصادی و تغییر بافت انتظارات از دولت می شود. درعمل طبقه متوسط که در اقتصاد امروزی عامل و زمینه موفقیتهای بزرگ اقتصادی است رفتهرفته با تورمهای بزرگ حذفشده و جامعه عملاً به دوطبقه نود درصد فقیر و خیلی فقیر و ده درصد ثروتمند تبدیل خواهد شد. این یعنی علاوه بر کاهش سطح رفاه، شکاف درآمدی شدید جامعه را به سمت واکنشهای قطبی بزرگ هدایت خواهد کرد.
همچنین در روستا به علت فقر بیشتر امکان خرید کالاهای لوکس و تا حدودی لوکس برای روستائیان یا وجود ندارد و یا کمتر وجود دارد. لذا نه تنها سهم هزینه های خوراکی در سبد مصرفی خانوار روستا بیشتر خواهد بود، بلکه شدت مصرف این محصولات نیز در روستاها بیشتر است. امکان نظارت و بازرسی دستگاههای نظارتی برای کنترل انگیزه های سوداگرانه توزیع کنندگان روستاها کمتر است. از طرفی دیگر برای اینکه طبقات بالا رد پول های کسب شده را گم کنند این منابع را به کشورهای دیگر انتقال می دهند. پول در مسیرهای غلط در جریان می افتد و عدم نظارت بر سیستم اقتصادی هم در این مواقع بیشتر می شود.