شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، یک کارشناس اقتصاد مسکن در این رابطه می گوید: دولت در در اختیار قرار دادن زمین ها خوب عمل نکرده است. مسکن اجتماعی به عنوان نوسازی بافت های فرسوده اعلام شد. طرح خوبی بود اما در حد پایلوت هم دیده نشد. منصورغیبی افزود: نمونه کار دولت در خانه سازی مسکن مهر است. در مسکن مهر ناگهان حجم عظیمی از مصالح ساختمانی لازم شد. کشور ما توانایی ساخت یک تا دو میلیون مسکن را ندارد. در طول این سالها میلگرد گران شده و کارخانه ها ظرفیت تولید ندارند. سیمان و میلگرد نداریم و انباشت تولید مسکن ناقص بوجود آمد.
این در حالی است که به باور کارشناسان مسکن هرگاه دولت با طرحی جدید برای ساماندهی بازار مسکن به این بازار ورود کرد با مشکلات بسیاری پروژه ها به حال خود رها شدند. مسکن مهر در حال حاضر پس از گذشت ۱۶ سال از آغاز اجرای آن به میراثیئ برای دولت ها تبدیل شده است و بار مسوولیت از دولتی به دولت بعد منتقل می شود. مسکن مهر نه تنها مردم را خانه دار نکرد که با تاخیر در تحویل آن مشمول افزایش قیمت و دلالی و سوداگری شد. آمار ناچیز اسکان در این پروژه نشان می دهد مردم دیگر انگیزه ای برای اسکان در این واحدها ندارند.
دولت جدید هم مثل همین دولت، با طرح ناتمام «خانهسازی دولتی» سورپرایز میشود. ۸ سال پیش، پروژههای باقیمانده «مسکنمهر» -۴۰درصد کل طرح- به دولت بعد منتقل شد و الان هم بیش از ۷۰درصد کار در «مسکن ملی» به بعدیها منتقل میشود.
تبعات ورود دولت به ساخت مسکن
منصور غیبی، کارشناس مسکن
دولت به طور کلی اجازه ورود به بخش ساخت و ساز را ندارد. یعنی دولت در قامت سازنده نمی تواند به پروژه های ساخت و ساز ورود کند و تنها به عنوان ناظر عالی نقش خود را باید ایفا کند. دولت برای تایید مشخصات سازه ای و به عنوان بخش بازویی به ساخت مسکن می تواند کمک کند. طبق قانون مصوب مجلس، دولت ناظر عالی در اجرای پروژه هاست. دخالت دولت حتی به صورت حداقلی در شروع ساخت مسکن مانند مسکن مهر منجر به بروز تبعات زیادی شده است. این موضوع منهای نظارت دولت باید به شدت نهی شود. دولت می بایست زمین های دولتی را با مصوبه در اختیار ارگان ها، نهادها و وزارت مسکن قراردهد تا این نهادها با قرار دادن این زمین ها در اختیار افراد ذی صلاح در قالب مسکن اقدام به خانه دار کردن مردم کنند.
اما دولت در در اختیار قرار دادن زمین ها خوب عمل نکرده است. مسکن اجتماعی به عنوان نوسازی بافت های فرسوده اعلام شد. طرح خوبی بود اما در حد پایلوت هم دیده نشد. بنابراین واگذاری زمین و تسهیلات به صورت حداقلی بوده و نیازهای کشور برآورده نشده است. وقتی به صورت ناگهانی خواهان ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال هستیم مشکلات هم همراه آن شکل می گیرد. در یک سال اگر بخواهیم یک میلیون واحد مسکونی بسازیم باید روزانه ۲۷۵۰ عدد مسکن به صورت متوسط ۷۵ متری ساخته شود. منابع مالی که بانک مرکزی برای هر متر مربع ساخت مسکن در نظر گرفته ۵ تا ۶ میلیون تومان است که برای ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال باید سه تا چهار برابری بودجه عمومی ۱۴۰۰ هزینه شود. بودجه عمومی همان درآمدهای حاصل از فروش نفت و مالیات ستانی است. مگر کشور دغدغه دیگری جز ساخت مسکن ندارد که بودجه عمومی فقط برای ساخت یک میلیون واحد مسکونی صرف شود.
در مسکن مهر ناگهان حجم عظیمی از مصالح ساختمانی لازم شد. کشور ما توانایی ساخت یک تا دو میلیون مسکن را ندارد. در طول این سالها میلگرد گران شده و کارخانه ها ظرفیت تولید ندارند. سیمان و میلگرد نداریم و انباشت تولید مسکن ناقص بوجود آمد. با این تاخیرها قیمت تمام شده مسکن هم بالا می رود و تاخیرات زمانی انگیزه مردم برای خرید این پروژه ها را کاهش داده است. همچنین گرانی مصالح کیفیت ساخت ساختمان را کاهش می دهد. در کرمانشاه با وقوع زلزله نمونه بارز کیفیت مسکن مهر را شاهد بودیم. تمام اینها تبعات ساخت مسکن توسط دولت است. با معجزه نمی شود مسکن ساخت و سه دولت نتوانستند مسکن مهر را جمع کنند. درحال حاضر یک سوم خانوارها هم درست و حسابی در مسکن مهر ساکن نشده اند. بعد از ۱۶ سال ۲۷۰۰ آپارتمان مسکن مهر را تحویل داده اند. از طرفی تامین و تعریف انبوه ساز و سرمایه گذار برای یک ظرفیت عقب مانده و مورد نیاز سخت است. چون ما تجربه این موضوع را در مسکن مهر دیدیم که سرمایه گذاران و پیمانکاران بی تجربه برای خود و مجموعه دولت آسیب زا شدند.