سرمقاله
مصوبات و لوایح خلق الساعه در تمام بخش ها وجود دارد و از این دست مصوبات و قوانین کم نیست. اینکه به یک باره و پس از مدت ها و سالهای طولانی انتظار از مصرف کننده و خریداری که تنها یک ملک برای مصرف شخصی خود خریده است مالیات اخذ شود نمونه ای از همین قوانین و مصوبات خلق الساعه است. شرط تحویل به ازای دریافت مالیات می تواند بهانه ای برای دولت به منظور درآمدزایی و یا برای پر کردن بدهی هایی باشد که در طول این بازه چندساله به عنوان مثال به پیمانکاران دارد باشد. اخذ مالیات آن هم بعد از چند سال انتظار طولانی مدت برای تحویل واحدهای خریداری شده متقاضیان بر اساس کدام توافق و قانون انجام می شود. این مالیات با چه عنوانی اخذ می شود؛ مالیات خرید خانه، فروش خانه، ساخت خانه.
مگر از کسی که یک واحد برای سکونت خود خریده است مالیات اخذ می کنند. درکجای دنیا این مکانیزم اجرا شده که نسخه دیگر آن در ایران اجرایی می شود. این واحدها برای افراد مختلف و با هدف خانه دار کردن مردم انبوه سازی شده است. اصل اعتراض به این است که چرا باید مالک مالیات بپردازد. اصلا توجیهی برای اخذ مالیات از خریدار مسکن وجود ندارد.
متاسفانه دولت ارادهای برای مطالعه در بخش مسکن ندارد تا این معضل را بتواند حل کند. در کل بدنه دولت تنها یک معاونت در وزارت مسکن وجود دارد و کل دولت حتی در وزارت اقتصاد و دارایی جایی برای مطالعه مسکن ندارد. با توجه به این اتفاقات متوجه می شویم که در ایران نمیتوان هدف درستی برای حوزه مسکن انتخاب کرد، زیرا طبقات بالاتر آن را به دست میآورند، مشکل مسکن با این تفاصیل همیشه ادامه دارد، این موضوع غیرعلمی و غیرمنطقی نیست، اما مجموعه دولت نمیپذیرد، زیرا توان حل این مشکل را ندارد و صورتمسئله بسیار بزرگتر از آن است که یک کمیسیون مجلس بتواند این مشکل بزرگ کشور را حل کند.