سرمقاله-
کارشناسان و مسئولانی در بورس هستند که برای ورود شرکت های جدید و استارتاپ ها به بورس مانع تراشی می کنند و مخالف حضور آنها در بورس هستند و این مساله را در عمل نشان می دهند نه در صحبت و مقررات را طوری می بندند که قاعدتا برای ورود یک سری از شرکت ها و استارتاپ ها موانع زیاد و جدی ایجاد شود. این در حالی است که باید تسهیل در مقررات و فرایندها صورت بگیرد تا اینها به بورس بیایند. سرمایه گذاران زیادی در سال های ۹۸ و ۹۹ به بورس آمدند ولی این افراد ذره ای در مقرراتشان تغییر ایجاد نکردند؛ نه در پذیره نویسی کردن و نه در عرضه اولیه و نه در ورود شرکت های جدید؛ به گونه ای که این پول بتواند به سمت تامین مالی برود و فقط باعث افزایش قیمت سهام به صورت غیرمنطقی نشود. هیچ کسی در بورس تغییری در مقررات و تسهیلی در مقررات ایجاد نکرد تا شرایطی ایجاد کند که از این شرایط بتوان تامین مالی شرکت ها را انجام داد. بورس برای تامین مالی شرکت ها درست شده نه برای مبادله سهام دست دوم! بورس جایی برای تامین مالی است؛ اما چون بورس این کار را نمی کند بانک ها این کار را انجام می دهند و روش بانک ها هم چیزی نیست جز خلق پول. پس قاعدتا تا زمانی که بورس وظیفه خود را به انجام نرساند نمی توانیم انتظار داشته باشیم که شرایط تامین مالی در کشور بهتر شود و قاعدتا رونق بازار سرمایه در این است که واحدها و شرکت های استارتاپی جدید را به بورس دعوت کند و برای آنها یک میز جدید و یک شرایط و تسهیلات جدید برای مبادله سهامشان ایجاد کند.