شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، همچنین گزارش های منتشر شده جهانی نیز نشان می دهد ایران در بین ۱۰۶ کشور جهان از لحاظ دسترسی خانوار به مسکن یا نسبت قیمت مسکن به درآمد خانوار شرایط نامطلوبی داشته و در رتبه هفتم جهان است که قیمت مسکن معادل ۳۰ سال درآمد خانوار است. همچنین شهر تهران نیز در بین ۴۵۸ شهر، رتبه پنجم جهان را دارد.
کارشناسان بازار مسکن بر این باورند که در چنین شرایطی اقشار متوسط و ضعیف جامعه نمیتوانند با پسانداز بخشی از درآمد و صرفهجویی در هزینهها صاحب خانه شوند. این یک واقعیت است. حتی بعد از چهل سال، یک زوج که درآمدی بالای ۸ میلیون دارند هم نمیتوانند صاحب خانه شوند. با این وجود، با ادامه تورم، نهتنها در چهل سال بلکه در ۱۰۰ سال آینده هم نمیتوانند خانهای خریداری کنند. رویای غیرممکنی است. در حالی که بسیاری از افراد دیگر توان پرداخت اجاره خانه را ندارند و در حال مهاجرت از شهر تهران به حومه هستند، چه برسد به اینکه صاحب خانه شوند.
اما با احتساب میانگین قیمت خانه و درآمد سالانه در سال ۹۸، زمان انتظار برای خانهدار شدن در این سال، به ۲۲ سال رسیده است. بررسیها نشان میدهد طبق این آمار اگر هر خانوار ایرانی حدود ۳۰ درصد درآمد خود را پسانداز کند، میتواند پس از حداقل ۲۲ سال، صاحب یک واحد مسکونی بین ۷۰ تا ۱۰۰ متری شود. البته این شاخص با فرض ثابت ماندن قیمت مسکن یا برابری میزان افزایش دستمزدها با تورم سالانه مسکن محاسبه شده است. اما با توجه به شرایط اقتصادی و رشد قیمت مسکن که امسال آن را تجربه کردیم، به نظر میرسد شاخص زمان دسترسی به مسکن در سال ۹۹ افزایش دارد و عدد آن بیش از ۲۲ سال در سال ۹۸ است.
آخرین آمار رسمی از شاخص دسترسی به مسکن و دوره انتظار مربوط به آمار وزارت راه و شهرسازی است که این آمار هم فقط تا سال ۹۵ است و آمار رسمی چند سال اخیر منتشر نشده است. آمار وزارت راه و شهرسازی نشان میدهد زمان دسترسی به مسکن در سال ۱۳۷۱ معادل ۱۸ سال و در سال ۹۵ هم همین عدد یعنی ۱۸ سال برای خرید مسکن زمان نیاز است. این در حالی است که متوسط قیمت یک متر مسکن در کشور در سال ۷۱ معادل ۲۱۰ هزار تومان و در سال ۹۵ معادل یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان بوده است.
روند افزایشی قیمت مسکن
بیت الله ستاریان، کارشناس مسکن
با آشفته بازاری که در بازار مسکن به راه افتاده است تعجبی ندارد که فاصله خانه دار شدن طولانی تر شود. اصلا اتفاق عجیبی نیست. هر سال هم این زمان افزایش می یابد. این در حالی است که به شدت اغماض هم در مورد اعلام زمان ۲۲ سال صورت گرفته است. دوره انتظار در شهرهای مختلف، متفاوت است، اما شاید بتوان گفت که بین ۲۵ تا ۳۰ سال زمان لازم است که یک نفر صاحب خانه شود و به اجارهنشینی پایان دهد.
مشکل مسکن کشور مشکلی نیست که ناگهانی و در چند سال اخیر ایجاد شده باشد. بیش از نیم قرن است که مسکن دچار مشکل است و نیمی از جمعیت کشور با آن درگیر شده اند. اینکه مسئولان با قدرت بیان می کنند دو میلیون و ۷۰۰ هزار مسکن خالی داریم مشخص است که متوجه معنای این جمله نیستند. در جامعه اگر تعداد خانوارها با واحدهای مسکونی مساوی باشد یعنی در سبد خانوار حداکثر ۱۵ درصد هزینه مسکن وجود دارد و حاشیه نشینی صفر خواهد شد.
همچنین اگر تعداد واحدهای مسکونی بالاتر از تعداد خانوارهای باشد این بدان معناست که هزینه سبد خانوار باید ۱۰ درصد باشد. بنابراین مشخص است که مسئولان هنوز مشکل مسکن را نشناخته اند. نیم قرن است که کشور ما درگیر این مشکلات است و دهک های بسیاری با آن روبرو هستند. امروز بالای ۵ میلیون واحد مسکونی در کشور کسری داریم و باید مسئولان این واقعیت را قبول کنند. روند قیمت مسکن همچنان در ماههای آینده افزایشی خواهد بود اما عجیب است که چطور وزیر می تواند عنوان کند قیمت مسکن در حال کاهش است. از طرفی دیگر بازار مسکن درگیر سخنان مسئولان شده و خسارت آن را می پردازد. بارها مشاهده شده وعده داده اند که مسکن نخرید ارزان می شود و… . در حال حاضر که مسکن خریداری نشده با این رشد قیمت ها چه کسی پاسخ مردم را خواهد داد.
این واقعیت وجود دارد که یک درصد دو درصد درگیر مشکل مسکن نیستند و بالای ۵۰ درصد درگیر مشکل مسکن شده اند. اگر دولت هزینه مسکن از سبد خانوار کاهش دهد بسیاری از خانوارها به بالای خط فقر صعود خواهند کرد. با توجه به تورمی که پیشبینی میشود باید گفت تا پایان سال به حتم بر هزینه ساخت افزوده خواهد شد. بنده روند ۶ تا ۱۰ درصد افزایش قیمت در ماه را تا پایان سال قطعی میدانم. اما جهش اصلی در بهار سال آینده خواهد بود که جهش بسیار بالایی خواهد بود.