شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، در معاملات روز یکشنبه، شاخص کل بورس ۱۱ هزار و ۷۰۰ واحد افت کرد و به رقم یک میلیون و ۵۱۵ هزار واحد رسید. همچنین شاخص کل هموزن نیز ۸۲۰ واحد پایین آمد و در رقم ۴۵۶ هزار و ۳۱۰ واحد ایستاد. ارزش صفهای خرید ۲ هزار و ۸۷ میلیارد تومان شد که نسبت به روز شنبه افزایش ۶ درصدی را نشان میدهد. ارزش صفهای فروش نیز ۶۱ درصد افزایش یافت و به رقم ۵۵۹ میلیارد تومان رسید.
برخی عنوان می کنند که بازار در نقطه مقاومتی قرار دارد و به این صورت کانال یک میلیون و پانصد هزار را از دست می دهد. اما از طرفی برخی از کارشناسان با بررسی تکنیکال شاخص معتقدند با توجه به حمایت هایی که شاخص در یک میلیون و چهارصد و هشتاد هزار دارد دوباره بر می گردد و حتی امکان دارد در آینده میان مدت، سقف تاریخی را دوباره ببیند. البته مقاومت های مهم دیگری نیز بر سر راه شاخص هستند؛ مانند یک میلیون و پانصد و پنجاه هزار، اما بستگی دارد موتورهای محرک بورس که یکی از آن ها ورود پول حقیقی است، تا کجا ادامه دار باشد.
علیرضا مستقل، کارشناس بازار سرمایه معتقد است که با وجود نوسانات قیمتی در بازارهای رقیب و همچنین کاهش قیمتهای جهانی، بازار سهام رشد قابل توجهی را تجربه کرد که در این مقطع نیازمند اصلاحات قیمتی بود. دلار نیمایی در ابتدای سال در محدوده قیمت ۱۱هزار تومان قرار داشت و اکنون به ۲۰هزار تومان رسیده است که انتظار میرود در بازار ارز شاهد رشد قیمت بیشتری باشیم اما با همه این اوصاف، بازار سهام، بسیار بیشتر از بازار ارز و سایرعوامل بنیادی رشد کرد در این میان برخی کارشناسان از وضعیت اصلاح قیمتها انتقاد میکنند و نقدینگی سهامداران را برباد رفته عنوان میکنند. به گفته وی، این در حالی است که وقتی بازار بر مدار صعودی قرار میگیرد به اصلاح برنامهریزی شده و تنفس نیز نیاز دارد اما با توجه به اینکه آغاز اصلاح شاخص همزمان با عرضه «پالایشی یکم» و شایعاتی مبنی بر افزایش نرخ بهره بانکی همراه شد، بازاربه سمت تنش حرکت کرد. در واقع سیاستهای یک بام و دو هوای سیاستگذاران در بازار سرمایه موجی از بیاعتمادی سهامداران را رقم زد و به نوسان غیر مترقبه شاخص دامن زد.
ریزش بورس عجیب نیست
میثم رادپور، کارشناس اقتصادی
هنگامی که سهم شرکتی که تنها یک سوله است، بیش از ده برابر شد معلوم بود که در چنین وضعیتی تمام این پولها به بورس میرود و رشد غیرواقعی اتفاق می افتد. اعتقاد دارم وقتی بازار سرمایه در دو سال اخیر به اندازه ۱۸برابر رشد کرده است، این ریزشی که اتفاق افتاده موضوع عجیبی نیست. از طرفی دیگر این جهش نجومی به بازارهای دیگر هم سیگنال میدهد و تمام مردم بورس را معیار قرار میدهند برای سوددهی که در نهایت این موضوع باعث میشود، انتظارات تورمی در همه اقلام ایجاد شود و با یک تورم بالا روبرو باشیم. اقتصاد ما در وضعیت ملتهبی قرار گرفته است و این التهاب، بازارهای پول کشور را نشانه رفته است. این عددهایی که امسال در هر بازار دارایی دیدیم، عددهای عجیب و غریبی بود. وقتی شما حاضر هستید با هر قیمتی، پول پرداخت کنید تا یک دارایی را به دست بیاورید، معلوم است این پول، دیگر ذخیره ارزش نیست.
در واقع از اواخر سال ۹۸ و سال جاری تبلیغات دعوت مردم به سرمایه گذاری در بورس انجام شد و دولت نیز این ادعا را کرد که از بازار سرمایه حمایت میکند. این در حالی است که خود دولت در این بازار فروشنده است و در این صورت حمایت معنایی ندارد. البته حمایت از بازار سرمایه موضوعی نیست که فقط در ایران از آن صحبت شود، در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله آمریکا از این دست حمایتها وجود دارد. اما واقعیت این است که این گونه حمایتها از بازار سرمایه خطرناک است. اگر ما به ارزشها اعتقاد داریم و مطمئن هستیم که ارزشها در حال تعدیل هستند حمایت دولت چقدر ارزش خواهد داشت.