سرمقاله
دولت بایستی قبل از هر گونه تصمیم گیری و اقدامی در رابطه با بازار سهام که امروز میلیون ها نفر از مردم در آن سهامدار و شریک هستند آثار منفی و مثبت اجرای تصمیمات را در نظر گرفته و بررسی کند. بازار سهام به دلیل قابل دسترس بودن و تبلیغات دولتی به یکی از اولین انتخاب های مردم برای سرمایه گذاری و حفظ ارزش پول شان تبدیل شده است و دولت می بایست با توجه داشتن به سرنوشت حدود ۵۰ میلیون سهامدار، تصمیمات درستی برای سازوکارهیا حمایتی خود از بورس بگیرد. منطقی نیست دولت اقداماتی انجام دهد تا قیمت سهامها به صورت مداوم روند صعودی داشته باشند زیرا با این اقدام افرادی که سرمایه بیشتری در این بازار دارند، سود بیشتری و افراد دارای سرمایه خردتر منافع کمتری میبرند. اگر میخواهیم وضعیت بورس بهتر شود باید حضور شرکتهای معروف و شناخته شده به بازار سرمایه را تسهیل کنیم، زیرا نگاه خوشبینانه سهامداران به آینده بازار تاثیرگذار است. متاسفانه تجربه ثابت کرده است که دخالتهای پولی و قیمتی دولت اتفاق مثبتی را در بازار سهام رقم نخواهد زد و آثار تورمی آن بیشتر نمود پیدا خواهد کرد. به عنوان مثال برداشت از صندوق توسعه ملی یا اختصاص هر پولی از بیتالمال برای حمایت از بورس نه تنها نمیتواند به رشد مستمر بورس منجر شود بلکه، دور از انصاف است. تزریق منابع صندوق توسعه ملی به بورس بر رشد بازار دارای تاثیر کوتاه مدت است و پس از تخصیص منابع این صندوق به بورس، افرادی تعیین میشوند تا سهام یکسری از شرکتها را خریداری کنند و اینکه چه زمانی این سهامها را بخرند یا بفروشند، منجر میشود تا رانت اطلاعاتی شکل بگیرد که از این نظر هم اقدام مثبتی نیست و علاوه بر آثار تورم زا، فساد و رانت ایجاد میکند. از طرفی دیگر توصیه اکید اینکه منطقی است افرادی که وارد بورس می شوند، ریسک پذیر باشند و دارایی را وارد این بازار کنند که بتوانند روی آن ریسک کنند. زیرا در صورتی که به این سرمایه نیاز داشته باشند، در شرایط نوسانی بازار تلاش میکنند تا آن را از بازار خارج کنند که می توانند بر نوسانات بازار تاثیرگذار باشد.