شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، همواره گزارش های مختلفی از سوی نهادهای مختلف منتشر می شود که حکایت از بیکاری بسیاری از واجدان شرایط و فارغ التحصیلان دانشگاهی دارد. از سوی دیگر گزارش هایی در کشور حکایت از رشد اشتغال غیررسمی دارد، اشتغالی که نه بیمه دارد و نه از حمایت قانونی برخوردار است. این اتفاق در حالی رخ داده که کشور در سالهای اخیر بخصوص از سال گذشته تاکنون گرفتار مشکلات بسیار زیادی شده است. تقاضا برای اشتغال در مشاغل غیررسمی رو به افزایش است و این خود زنگ خطری دیگر برای اقتصاد است که حالا در قلب بحرانهای مختلف گرفتار شده است.
اگرچه تعریف مشخصی از مشاغل غیر رسمی وجود ندارد یا متفاوت است، اما به فرصتهای شغلی خارج از اصول قوانین حاکم بر بازارهای کار گفته میشود که درجایی ثبت نشده باشد. در واقع دستفروشی، دلار فروشی، بساط کردن، مسافرکشی غیرسازمانی و فرصتهای شغلی خانگی ثبت نشده، جزو مشاغل غیررسمی محسوب میشود. این در حالی است که بررسیها در مورد بازار کار نشان میدهد زنان همچنان در دستیابی به مشاغل رسمی با مانع روبهرو هستند و این امر موجب گرایش آنها به بازار غیررسمی کار میشود. کارشناسان میگویند این روند در دوران پساکرونا احتمالا شدت خواهد یافت.
معایب و مشکلات بخش غیررسمی بسیار زیاد است و بنابراین متاسفانه دولتها همواره سعی در کوچک کردن این بخش به عنوان یک واقعیت مشکل ساز دارند اما راهکار منطقی برای اینکار نه حذف این بخش بلکه تلاش برای ارتقای آن است.
فرار کارفرما از شناسنامه دار کردن مشاغل
آلبرت بغزیان، اقتصاددان
اینکه چرا افراد بسیاری در ایران مشاغل موقتی و غیررسمی دارند دلایل مشخصی دارد که زیاد هم پیچیده نیست. در مورد موضع رشد مشاغل غیررسمی دو دیدگاه مطرح است. نخست بحث کارفرماها است که در این رابطه تمایلی برای ثبت بنگاه یا کسب و کار خود را ندارند. دلایل بسیاری هم برای عدم تمایل این افراد برای شناسنامه دار کردن کسب و کار وجود دارد. مالیات، بیمه، فرار از پرداخت حداقل دستمزد مصوب وزارت کار به نیروی کار و … که موجب رشد این مدل کسب و کارها شده است. کارفرماها در شرایط فعلی تمایلی برای تحت پوشش قرار دادن نیروی کار برای حقوق و مزایا ندارند و با این اقدام استفاده حداکثری از نیروی کار می کنند.
دوم موضوع سازمان تامین اجتماعی مطرح می شود. تامین اجتماعی باید مشاغل و کارفرماها را اجبار به ثبت شغل و نیروی کار کند تا بتواند وضعیت شاغلان را پیگیری کند. همچنین با ثبت مشاغل و اطلاعات نیروی کار آینده و امنیت شغلی را می تواند رصد کند. به نظر در این بین کم کاری از سوی سارمان تامین اجتماعی وجود دارد.
البته آنچه در مورد ایران باید در نظر گرفت این است که درصد بالایی از کارها زیرزمینی و در حوزه اقتصاد پنهان و خاکستری هستند. به هر حال اینها هم کار هستند و لزوما هم کار کاذب نیستند، بلکه برای مثال چون مالیات نمیدهند پنهان میمانند. از طرفی دیگر تورم و رکود مشکلات اصلی اقتصاد ایران هستند که افراد را وادار به یافتن مشاغل دوم و سوم کرده است. در چنین شرایطی مشخص است که افراد نیاز به درآمد بیشتری دارند. در مواردی راه بر این درآمد بسته است، یعنی اینکه حقوق تناسبی با خرج ندارد، بنابراین افراد یا باید شغل دیگری داشته باشند که ممکن است پنهان بماند یا اینکه درآمد دیگری از فعالیتی دیگر کسب کنند.