یادداشت-
بازیگران کلیدی در این بازارها با احساس کوچک ترین تلورانسی همان روز آن دارایی را نقد کرده و از بازار خارج می شوند. این در حالی است که بازار مسکن قدرت نقدشوندگی بسیار کمتری دارد زیرا در حال حاضر قیمت یک آپارتمان نقلی در تهران به طور متوسط ۲ میلیارد تومان است. دارنده این واحد مسکونی، آن را با سیگنال ارزانی ۴۰ درصدی قیمت مسکن، به طور قطع یک میلیارد و دویست تومان نمی فروشد. صاحب آن در بدترین حالت برای فروش در انتظار افزایش قیمت ها خواهد ماند. اینکه مسئولان با یک سیگنال، خبر از سقوط و ریزش قیمت ها می دهند، با هیچ برنامه علمی و مطالعات میدانی و نمودار و آمارهای گذشته همخوانی ندارد. در نتیجه این را به صراحت نمی شود گفت.
این در حالی است که برخی اوضاع انتخابات آمریکا را تا حد مذاکره و توافق و ورود مجدد برجام پیش برده اند و بلیت هواپیما را هم گرفته اند که سرمایه گذاران بیایند و کار تولید و صنعت را در کشور ما شروع کنند. این نوع پیش دستی و سیگنال دادن به جامعه نوعی التهاب آفرینی است. وعده دادن مسئولان در مورد ریزش قیمت ارز و ضرر محتکران مسکن شاید برخی افراد را تحت تاثیر قرار دهد؛ ولی کسانی که مطالعات دقیق اقتصادی انجام می دهند این وعده و وعید را حداقل در بازه زمانی دو، سه ماهه متصور نیستند.
برخی کارشناسان معتقدند متوسط قیمت هر آپارتمان در چند ماه آینده ازسوی بانک مرکزی ۳۵ میلیون تومان اعلام خواهد شد و دیگری ۴۰ درصد ریزش قیمت ها را اعلام می کند. ما نه ریزش شدید و نه صعود قیمتی شدید را در بازه چند ماهه آینده شاهد نخواهیم بود.
از این پس قیمت مسکن پایان سال ثابت باقی میماند اما این به معنای ریزش قیمت مسکن نیست. با ثبات بازارهای موازی مسکن یعنی بازار ارز، طلا، سکه و بورس قیمت مسکن هم تثبیت میشود.
اگر بازارهای موازی تثبت شود و رونق به اقتصاد مسکن برگردد بهترین نسخه و دور از هرگونه هیجان برای مردم، مصرف کننده و سرمایه گذار است زیرا آرزوی تمام کارشناسان این است که قیمت ها پایین بیاید زیرا زمانی که ارزان می خریم و ارزان می فروشیم، بهتر از زمانی است که گران می خریم و گران می فروشیم زیرا گرانی قابل مهار نیست؛ ولی ارزانی خوشایند است و قابل مهار هم خواهد بود و هست.
در واقع دوره استراحتی در حوزه اقتصاد مسکن وجود دارد و این رونق به صورت نسبی به این بازار برخواهد برگشت زیرا در حال حاضر خرید و فروش کم است و این بازار در حالت استراحت و تعدیل و گیجی معاملات به سر می برد و مردم منتظرند ببینند که سرمایه های خود را در کدام مسیر حرکت بدهند و چگونه مدیریت کنند.
هرچند ممکن است بخش کوچکی از پول سایر بازارها به سمت مسکن بیاید؛ ولی بازیگران هر بازار متفاوت است. کسی که در حوزه مسکن سوداگری می کند به بازارهای دیگر نمی پردازد. متاسفانه نقدینگی در میان بازارهای موازی پاسکاری می شود؛ ولی به آن شدتی که یک بازار مسکوت بماند و فضای دیگری رشد هیجانی داشته باشد، نیست.