شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، اما این روزها شنیده ها حاکی از این است که حقوقیها پیش از ریزش شاخص کل از این بازار خارج شده اند. حال این سوال پیش می آید که عواقب حمایتهای غیر مسئولانه و تشویق مردم به حضور در بورس بر عهده کیست.
از طرفی دیگر نوسانات نرخ ارز نیز تاثیرات خود را بر بازار سرمایه گذاشته و سهامداران را نگران آینده این بازار کرده است.
در چند روز اخیر نوسانات قیمت ارز به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر شاخص بورس مطرح شده است و گمانهزنیهای مختلفی در رابطه با آن وجود دارد. برخی عنوان میکنند که شاخص بورس معکوس قیمت ارز در حال حرکت است و زمان یکه ارز کاهش پیدا کند نقدینگی از این بازار به سمت بورس ورود پیدا میکند و سبب رشد شاخص میشود اما برخی دیگر نظر متفاوتی دارند که هر چقدر دلار افزایش پیدا کند شاخص هم رشد پیدا میکند یعنی شاخص رابطه مستقیم با افزایش قیمت دلار دارد.
به هر صورت آنچه مسلم است این است که دولت برای رسیدن به اهدافی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در بازار سرمایه دخالت کرد و همین مسئله باعث شد تا بازار سرمایه از حالت بازار به نابازار تبدیل شود. بازاری که با حمایتهای دستوری و آشکار رونق گرفت و با یک اختلاف نظر ساده بین وزارت اقتصاد و نفت به فاز اصلاحی وارد شد و با دخالتهای بی مورد نیز زمان پایان اصلاح آن به تعویق افتاد.
ایجاد مداخله موثر در بازار سرمایه
مصطفی صفاری، کارشناس اقتصادی
در شرایطی که بازار سرمایه درگیر نوسان است و سهامداران نگران سرمایه خود شده اند دولت باید مانع ایجاد حباب قیمتی در بورس شود. این بدان معناست که همزمان با ورود پول به این بازار ضرورت دارد که شرکتهای دولتی هر چه سریعتر به مردم واگذار شوند اما دولت از این فرصت به اندازه کافی استفاده نکرد. بازار سرمایه پس از رسیدن شاخص کل به مرز دو میلیون تومان دیگر رشد خاصی را تجربه نکرد و این ابهام برای سهامداران ایجاد شد که دولت دیگر تمایلی برای حفظ بازار سرمایه ندارد و نگرانی ها از این موضوع موجب خروج میزان بسیار بالایی از نقدینگی از این بازار و حرکت آن به سمت بازارهای دیگر شد. البته هر ساله در فصل بهار بازار بورس رشد چشمگیری میکند و در شهریور ماه اصلاح میشود. پس بورس روند عادی خود را طی میکند اما کسانی که افق دید خود را بصورت کوتاه مدت در نظر گرفتهاند در حال فروش سهام خود هستند.
در مدت اخیر دو اتفاق بزرگ در بورس افتاده است. یکی آمدن پولهای جدید و دیگری افزایش تعداد سهامداران به تقریبا ۴۹ میلیون نفر. این بدان معنی است که بخش مهمی از جامعه درگیر بورس شده است. برای حمایت از بورس اینکه فقط دولت مردم را به سرمایهگذاری در این بازار تشویق کند، کافی نیست. بلکه باید واگذاریهای خود را در این بازار افزایش دهد. این مداخله مؤثر دولت در بورس است. به عنوان نمونه زمانی که شستا در بورس عرضه شد، سهم پایینی از این شرکت واگذار شد. دولت این امکان را دارد که پس از افزایش قیمت سهام این شرکت، درصد بیشتری از سهم خود در آن را از طریق بورس واگذار کند.
از طرفی دیگر نتیجه انتخابات امریکا هم تنها در حد یک شوک سیاسی در بازار سرمایه تأثیرگذار خواهد بود و در مجموع تا یک هفته در بازار تأثیرگذار خواهد بود و مجدداً بازار به روال خود باز خواهد گشت.